زندگی نامه حسن ریخته گران - وبلاگ منتظران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

‹ و لنبلوکم بشئی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین ، الذین اذا اصابتهم مصیبته قالوا انالله و انا الیه راجعون .››

 

برادر حسن ریخته گران به سال 1339 در خانواده ای کارگری در محلة‹‹ ملک›› اصفهان دیده به جهان گشود . و از آغاز سنین کودکی به همت پدرو مادر با مسائل اولیه اسلام آشنا شد .

 

به خاطر حس کنجکاوی عجیبی که داشت همیشه مورد علاقه و لطف دیگران بود و در سراسر دوران تحصیل در زمرة ممتازترین شاگردان مدرسه به شمار می رفت . در زمان شکوفا شدن انقلاب شرکتی فعال در برپایی تظاهرات و تخریب مراکز فساد نظیر شراب فروشیها ، قمار خانه ها و سینماها داشت ولی با وجود حضور دائم در صحنة انقلاب لحظه ای از درس نیز غافل نشد و لذا دیپلم خود را با معدل 75 / 18 دریافت کرد و وارد رشتة زمین شناسی دانشگاه شیراز شد . در طو.ل مدت دانشجویی نیز از آنجا که عشق به اسلام را در خون خود عجین می دید دست از فعالیتهای اسلامی برنداشت و با همکاری با انجمن اسلامی دانشگاه به افشای ماهیت گروهکهای روسی  آمریکائی پرداخت . با تعطیل جاسوس خانه ای فرهنگی آمریکا دانشگاهها که خود او نیز در این رابطه همت گماشت به جهاد سازندگی روی آورد و از نزدیک با محرومیت مردم روستاها که خود را جرئی از آنان می دانست همنشین شد . و در این رابطه خدماتی انجام داد .

 

برادر ریخته گران پس از مدتی با عشق به شهادت و شناختی که از سپاه پاسدادران داشت به عضویت سپاه شیراز در آمد و پس از گذراندن دوران مقدماتی سپاه به عنوان یکی از مربیان نظامی به فعالیت پرداخت . و یکی از اقدامات او در این زمینه آموزش و اعزام بیش از دوهزار نفر از نیروهای مردمی و سپاهی به جبهه های نبرد بود . در طول مدت خدمتش سه بار داوطلبانه به جبهه عزیمت کرد .

 

 بار اول در جبهة آبادان ، فرماندهی سه قبضه خمپارة 120 میلیمتری را به عهده گرفت و بر اثر اصابت ترکش خمپاره مجروح شد ولی به لحاظ اخلاص و نیروی ایمان پس از یک روز ماندن در بیمارستان دوباره به جبهه بازگشت . بار دوم به جبهة میمک اعزام شد و بار سوم در آخرین مأموریتش در جبهة سوسنگرد در حالیکه فرماندهی عملیات را بر عهده داشت در طریق الله این ره صد ساله را یک شبه پیمود و به معشوقش پیوست .

 

 شب شنبه 26 / 6/ 60 گروه اعزامی را در مقر مجتمع نموده و آنان را برای حمله سازماندهی می کند . حمله آغاز و درگیری سختی شروع می شود و برادر ریخته گران در نخستین لحظات صبح روز بعد در حالیکه با کلماتی دلنشین به نیروهای اسلام روحیه می داد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شربت شهادت نوشید و پیکر پاک او پس از هفتاد روز از کربلای سوسنگرد به اصفهان انتقال یافت و به خاک سپرده شد .

از خصوصیات بارز و اخلاق حسنه اش بود که از اصل در کلاسهای نظامی خود استفاده کرده و در آغاز که نکات اخلاقی را متذکر می شد .

 

 


نظر یادت نره






تاریخ : شنبه 94/6/28 | 12:30 عصر | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.