فرهنگ و ویژگی های آن
مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعه? خویش فرامیگیرد ،فرهنگ می باشد. فرهنگ ویژگی ها و خواصی دارد که شناخت آنها ما را برای درک بهتر فرهنگ و جایگاه آن در زندگی انسان کمک می کند. انتقال پذیری،فرایندی است که ازطریق آموزش از نسلی به نسل بعدی انتقال می یابد، آموختی ، همگانی،همچنین وسیله ای برای کنترل و نظم اجتماعی می باشد.
صنایع فرهنگی و نقش و کاربرد آن :
صنعت فرهنگی به مجموعهای از صنایع اطلاق میشود که محصولات آنها درونمایه فرهنگی و معنوی دارند، و برای غنی سازی حیات درونی و پالایش روح بهکار میروند.
صنایع فرهنگی از شاخه های مختلفی تشکیل شدهاست.
صنایع فرهنگی هنری :سینما، تئاتر،هنرهای تجسمی، موسیقی
صنایع فرهنگی چندرسانه ای: شامل ماهواره،رادیو، تلویزیون، وب سایت های اینترنتی و تبلیغات
صنایع فرهنگی مکتوب: شامل کتاب ها،نشریات و رزونامه ها
صنایع فرهنگی سرگرمی: شامل موزه داری،جشنواره ها، تفریحات، گردشگری، اسباب بازی و بازی های رایانه ای
تهاجم فرهنگی چیست ؟
زمانی که جامعهای تلاش میکند فرهنگ خود را بر جامعه دیگری که طبعاً دارایفرهنگی خاص میباشد، تحمیل کند و یا لااقل نوعی دگرگونی در فرهنگ آن جامعهبهوجود آورد هجوم فرهنگی اتفاق میافتد. بدین ترتیب مهاجم فرهنگی سعی میکند با استفاده از برتری اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و فنآوری خود، بهمبانی اندیشه و رفتار یک ملت هجوم آورد و با تهدید، تضعیف، تحریف و احیاناًنفی و طرد ارزشهای آن، زمینه حاکمیت اندیشهها، ارزشها و رفتارهای مطلوبخویش را فراهم آورد. ، در این تهاجم سعی می شود سه عنصر اساسی فرهنگ؛ یعنی شناختها و باورها، ارزشها و گرایشها ورفتارها و کردارهای جامعه مورد هجوم را با دگرگونی روبرو سازد،
و مهاجم سعی میکند، با استفاده از روشهای روانشناسی، مردمشناسی،جامعهشناسی و بهرهگیری از نمادها ی جامعه مورد نظر، نوعی همدلی وهمسویی ،بهوجود آورد.
تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی
تبادل فرهنگی ملتها در طول تاریخ به شکلی طبیعی وجود داشته و عاملی برای رشد وتعالی مستمر فرهنگ ها بوده است.
تبادل فرهنگی برای تازهماندن معارف و حیات فرهنگیبشر امری بسیار ضروری است و جامعه انسانی را در ارتقای ارزشها و پیمودن مسیر سعادتواقعی به پیش میبرد. این جریان فرهنگی دو سویه است و هنگام قوت و توانایی ملتهاصورت میگیرد. در این روند، ملتها با هدف ترویج ارزشهای بشری، به تبلیغایدهآلها و معیارهای خود میپردازند و نیز عناصر و مفاهیم برجستهی فرهنگهایدیگر را وام میگیرند.
بنابراین، اساسا تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی در دو جهت مخالف قرار دارند. تبادلفرهنگی فرایندی متقابل و طبیعی است و با رضایت طرفین صورت میگیرد؛ ولی تهاجمفرهنگی یک طرفه، غیرداوطلبانه و سلطهگرانه است و اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وحتی نظامی دارد. معرفی، انتقال و جایگزینی ارزشها در تهاجم فرهنگی طبیعتا تحمیلیاست. در واقع در تبادل فرهنگی، هدف به روز کردن و کامل کردن فرهنگ ملی است، ولی در "تهاجم فرهنگی" هدف ریشهکن کردن و از بین بردن فرهنگ ملی است
به طور خلاصه، تفاوت تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی را میتوان در موارد ذیل دانست:
. 1در تهاجم، هدف تخریب است، اما در تبادل فرهنگی هیچ کدام از دو فرهنگ قصد تخریبفرهنگ مقابل را ندارد و هدف انتقال و نشر فرهنگی است.
2.در تهاجم، یک ملت برای جایگزینی فرهنگ خود، به نحوی ظالمانه سعی در ریشهکنیفرهنگ مقابل دارد، اما در تبادل فرهنگی چنین نیست.
3.در تبادل فرهنگی، همواره جنبههای مثبت و انسانی مطرح است؛بدین معنا که دو طرفقصد بارور کردن، تکامل بخشیدن و ارتقای یکدیگر را دارند؛ در حالی که در تهاجمفرهنگی اهدافِ خیرخواهانه در میان نیست. بلکه قلع و قمع، ارعاب، بیهویت کردن وایجاد سلطه، مدنظر است.
4.در تهاجم فرهنگی، قصد استیلا و به طور کلی، غرض سیاسی مأخوذ است و مهاجم اصولاًبقای فرهنگ مقابل را به هیچ عنوان نمیپذیرد.
سیر تاریخی تهاجم فرهنگی در ایران
محققان برآناند که مبدأ تاریخی تهاجم فرهنگی غرب در ایران را باید از آغاز حکومتقاجاریه و کمی قبل از آن فرض کرد؛ زمانی که نادر از دنیا رفت و مملکت ایران دچارآشوب و بینظمی شد و کمپانی هند شرقی تحرکات خود را شدت بخشید (دوانی، 1375؛ ص91). شروع این حرکت با تأسیس مذاهب جعلی، مانند وهابیگری در مذهب اهل سنت، و شیخیگری وبهائیت در مذهب تشیع اشاره کرد. این مذاهب جدید به منظور تغییر در اعتقادات واقعیدین اسلام ؛ و ایجاد اختلاف در میان مسلمانان طراحی شدند. این حرکت در جامعهی ایران از زمان اولیناعزام ایرانیان به غرب برای تحصیل، و بازگشت آنان به کشور، شدت بیشتری بهخود گرفت. نخستین ایرانیانی که برای مأموریت و یا تحصیل به غرب سفر کردند،اسیرشبکهی فراماسونری غرب شدند
تعدادیاز آنان چون عسگرخان افشار ارومی و ابوالحسنخان ایلچی حلقهی نوکری غربرا به گوش آویختند و در ازای گرفتن حقوق از بیگانگان، به ترویج غربگرایی وتأمین منافع آنها در ایران پرداختند. مشخصهی تمامی این فرنگرفتگان،خودباختگی در مقابل مظاهر تمدن غرب و ترویج غربگرایی در ایران بود؛ برایمثال، آخوندزاده علت عقبماندگی ایرانیان را دین اسلام و خط عربی میداند.
باکودتای سوم اسفند 1299 و آغاز سلطنت رضاخان، روشنفکران غربزده شکل جدیدیاز تهاجم فرهنگی در ایران ظاهر کردند. رضاخان در طول 20 سال سلطنت خود،انهدام فرهنگ قومی، ملی و اسلامی ایران را بنا نهاد. با توجه به ضعفتواناییهای فکری و علمی او، چنین حرکت حساب شدهای نمیتوانست حاصل درک وبینش وی باشد. او با حضور مستشاران متعدد غربی و همکاری و اقتدارروشنفکران وابسته در دستگاه حکومت خود، تدارک این حرکت ضدفرهنگی را فراهمنمود (کاظمزاده، 1371)؛ برای مثال، حسن تقیزاده که سمبل مدافعان ترویجکامل و بیحد و مرز معیارهای غربی در کشور و گردانندهی اصلی مجلهی شبهروشنفکری کاوه است مینویسد: "وظیفهیاول همهی وطنپرستان ایران قبول و ترویج تمدن اروپا، بلاشرط و قید، وتسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و رسوم و تربیت و علوم و صنایعو زندگی و کل اوضاع فرنگستان است، بدون هیچ استثنا. به سخن دیگر ایرانباید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً،فرنگی مآب شود و بس
در مجموع میتوان گفت این استعمار گران بودند که به بهانههای مختلف به منظور تسلط بر کشورهای جهان سوم از این حربه استفاده کردند.
سابقهیتاریخی این فرایند در غرب به بعد از رنسانس و انقلاب علمی در جامعهیاروپا برمیگردد؛ هنگامی که صنعت و علم با شتاب بیشتری رشد یافت و کشورهایصنعتی که از تولیدات، اشباع شده بودند، از یک طرف نیازمند بازارهای جدیدمصرف شدند و از سوی دیگر تداوم حیات صنعت غرب، بستگی تام به سوخت و مواداولیه داشت. در این زمان معقولترین انتخاب برای غرب در خصوص تأمین منابعاولیه و بهدست آوردن بازار مصرف، نزدیکترین منطقه به آنان، یعنی جهاناسلام بود؛ به همین سبب، ذخایر غنی نفتی و بازارهای مصرف این منطقه ازجهان، هدف تهاجم آنان قرار گرفت. بدین ترتیب کشورهای اسلامی یکی پس ازدیگری با روشهای مختلف سیاسی، نظامی و فرهنگی استعماری در ظاهر استقلالپیدا کردند. شرکتها و صنایع اروپایی در این کشورها رخنه نموده و بازارهایاین کشورها را در اختیار گرفتند. برای تثبیت وضع موجود، تنها چارهای که بهفکر اندیشمندان و متفکران سیاسی غرب رسید، استفاده از "تهاجم فرهنگی" بود؛زیرا توسل به نیروی نظامی و زور، برای همیشه راهحل مناسبی برای استیلانبود و برای مدتهای طولانی نمیشد استثمار را با آن تداوم بخشید. بههمینسبباستعمارگران از دیدگاهها و نظریات علمی استعماری که زمینهی تهاجم فرهنگیرا فراهم میآورد استقبال کردند. کلام معروف سیسیل رودس، یکی از متفکرانانگلیسی، شاهدی بر این مطلب است که تهاجم فرهنگی از طرف غرب به شکلیسازماندهیشده و برای حفظ منافع درازمدت آنان صورت گرفته است. او میگوید:
"برای اینکه 40 میلیون جمعیت پادشاهی متحدهی بریتانیا را از یک جنگداخلی خونین نجات دهیم، باید سرزمینهای جدیدی را به دست آوریم تا مشکلاضافه جمعیت حل شود و بازارهای جدیدی برای کالاهای تولیدشده در کارخانهها ومعادن فراهم گردد. همانطور که همیشه گفتهام، "امپراطوری" راهحلی برایمسأله نان و بیکاران است. اگر میخواهید جنگ داخلی نداشته باشید، بایدامپریالیست شوید!" (رفیع، 1373، ص115)
هگفتهی یکی از محققان ایرانی، امروزه داعیهی برتریطلبی و تسلط فرهنگغربی به مرحلهای رسیده است که تحمل هیچ رقیبی را برای خود ندارد:
" درطرح تاریخی غربی شدنِ عالم، مطلب صرفا این نبوده است که فرهنگهای غیرغربیجای خود را به فرهنگ غربی بدهند، بلکه مسئله این بوده است کههر جا و هرقوم که غربی نشود، ناچیز است و این ناچیز، چه در صورت ظاهر و سیمای بشر وچه به صورت اشیا یافت شود، جز این قابلیت ندارد که به تملک و تصرف غربدرآید؛ پس قضیهی غرب این نیست که گروهی سوداگرِ حریصِ متجاوز در جایی پیداشدهاند و علم وعقلرا وسیلهی تسلط و استیلای خود قراردادهاند. غرب عیناین علم و عقل است و در نظر او یک عالم بیشتر وجود ندارد؛ یعنی غیرت غربیبه وجود غیر و مغایر مجال نمیدهد، هرچه هست باید غربی بشود یا ازمیانبرود" (داوریاردکانی، 1379،ص83)
نامگذاری عروسک باربی:
عروسک لی لی در واقع برگرفته از شخصیت و اندام و چهره زن خیابان گرد آلمانی به همین نام بودسپس این عروسک تغییر نژاد یافته ( به نژاد آمریکایی- انگلیسی انگلوساکسون) باربی لقب گرفت
علل غروب خورشید تابناک تمدن اسلامى را در اندلس.
مروزه با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی و برقراری ارتباطات پیدایش انواع رسانه های جمعی، بزرگراههای اطلاعاتیو ماهواره ای و غیره، مهاجمان متوجه شده اند که برخورد نظامی نمی تواند مفید و مؤثر باشد و تا زمانی که مسلمینمقید به فضایل انسانی و الهی و مذهبی و سنت هستند، نمی توان با جنگ نظامی از بین برد; بنابراین با پدیده فرهنگ بهجنگ و تقابل روی آوردند
--سال پ?ش رزم آرا (نخست وز?ر شاه ) : " ا?ران? ها بدون کمک
غرب ?ک لولهنگ ( آفتابه ) هم نم? توانند بسازند"
بزارها و روشهای فرهنگی؛
این گزینه شامل استفاده از هنر سینما و تئاتر، انواع فیلمها و سریالهایتلویزیونی، اشعار و مقالات و رمانهای مختلف جهت ترویج پوچگرایی و بی هویتکردن مردم یک کشور و ایجاد تردید در مبانی تئوریک نظام سیاسی جمهوریاسلامی ایران، نفوذ در مدارس و دانشگاهها و ترویج مکاتبی چون انسانمداری (اومانیسم)، سکولاریسم و تکثرّگرایی (پلورالیزم) دینی برای تضعیف مبانیمعرفتی حکومت دینی و….
خبرگزاریهای بینالملی؛سرعت در گردآوری و پخش خبر، ازشرایط کامیابی رسانههای گروهی بهشمار میرود. از اینرو استکبار جهانی باهدف کنترل آشکار رسانههای گروهی جهان و جهتدهی به آنها، سازمانهایبزرگ خبررسانی را بنیان نهادهاند و از این مسیر به تزریق فرهنگ خودمیپردازند.
رسانههای جمعی؛استکبار جهانی با در اختیار گرفتن مالکیترسانههای بینالمللی جمعی و همچنین تسلط بر محتوای رسانههای جمعی کشورهامانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات، سعی در بیارزش جلوه دادن فرهنگ، آیین وآداب و رسوم ملّی جوامع و ارائه الگوهای نادرست به آن جوامع دارد وبرنامههای رادیو و تلویزیونی، فیلمهای سینمایی، کتاب، نشریات و خلاصه همهمجاری ارتباطی را در مسیر تهاجم فرهنگی بهکار میگیرد. سامانهی مهاجمسعی میکند برنامههای خود را در پوشش زیبا و آشنایی از جنس جمعیّت، فرهنگ ونژاد بومی یا آرایههای پژوهشی و داعیههای بشری پنهان کند و اثر پیام خودرا افزایش دهد و راه را بر مکان تبیین ماهیتساز و کارهای خود ببندد.
مواد مخدر؛
مهاجمان فرهنگی با آلوده کردن افرادیبه مواد مخدر سعی در منفعل کردن آنها در مقابل فرهنگ خود و بیهویت کردنآنها نموده و از طرف دیگر از آنها در جهت ترویج فرهنگ مورد نظر خود درجامعه استفاده میکنند
استفاده ابزاری از زنان؛امپریالیسم فرهنگی با استفاده از جاذبههای جنسی زنان در جهت تخریب فرهنگهای عدالت محور و ترویج فرهنگ ابتذال گام برمیدارند.
شبکهی جهانی اینترنت.
شیوههای تهاجم فرهنگی، برخی از شیوهها عبارتند از:
تربیت دستآموزها؛ استعار با تربیت افراد مورد نیاز در کشورها در جهت پیادهکردن سلطه فرهنگی خود، گام برمیدارد. استعمارگران میکوشند با بیگانه کرنعوامل تأثیرگذار در جوامع، مانند سیاستمداران، اساتید دانشگاه، بزرگانان،اهل قلم، شاعران، مداحان و ... از هویت فرهنگی–ملی خودشان، آنها را درمسیر نشر و نفوذ فرهنگ بیگانه قرار دهند.