مهر 94 - وبلاگ منتظران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

حکما و فلاسفه گفته‏ اند بهترین دلیل بر امکان هر چیزى، واقع شدن آن چیز است. همین که طول عمر در میان پیشینیان روى داده و تاریخ، افراد زیادى را به ما نشان مى‏دهد که عمرى دراز داشته ‏اند، خود دلیل روشنى است بر اینکه طول عمر، از دیدگاه عقل، امرى ممکن است.

چگونه می شود طول عمر امام زمان را ثابت کرد مگر ایشان هم مانند ما انسانها دارای جسم و جان نیستند پس چگونه است که ما با گذر زمان پیر شده و جسممان به مرور ضعیف شده و نهایتا صد و اندی سال زندگی کرده و جان به جان آفرین تسلیم می کنیم و ایشان به لطف خدا سالیان سال است که در غیبت به سر می برند و گذر زمان شامل حال ایشان نمی شود. آیا امام زمان زندگی مخفیانه ای دارند یا اینکه در بین ما زندگی می کنند و ما نمی توانیم سعادت دیدار ایشان را داشته باشیم؟

پاسخ:

ایشان هم همانند ما انسانها دارای جسمند و حاضرند در بین مردم لیکن مردم ایشان را نمی شناسند مانند هزاران غریبه ای که نمی شناسیم. اما در مورد عمر طولانی: یک پاسخ اجمالی این است که هر مسلمانی اعتقاد دارد که خداوند اگر بخواهد کاری را انجام دهد، قدرت آن را دارد و کافی است اراده ی الهی به امری تعلق گیرد تا آن کار انجام شود. در قرآن کریم می خوانیم که اگر خدا بخواهد امری ایجاد شود، به او می گوید باش، پس به وجود می آید:" کن فیکون" پس هیچ عجیب نیست که خداوند بخواهد حجتش را زنده نگه دارد و این کار را انجام دهد.

برخى از دلایل مهم اثبات «طول عمر» حضرت مهدى(عج) به شرح زیر است :

از لحاظ علمى و تجربى‏:

علوم امروز، امکان طول عمر را تأیید کرده و کوشش بشر را در این راه، نتیجه‏ بخش، موفقیت ‏آمیز و لازم مى‏ شناسد و براى طول عمر، حد و اندازه‏اى معلوم نمیکند. تقلیل مرگ و میرها و طولانى شدن عمر، وارد مرحله عملى شده و با سرعت رو به تکامل است و حد متوسط عمر از 47 سال به 74 سال رسیده است.

در این زمینه می‏ توان نظر علوم مختلف را چنین تبیین کرد:زیست شناسان میگویند: اگر اختلالات و آسیب‏ هایى که به انسان میرسد و موجب کوتاهى عمر او میشود، رفع گردد، عمر او به دویست سال خواهد رسید. برخى مى‏گویند : انسان باید سیصد سال عمر کند؛ اینکه مى‏بینیم هفتاد یا هشتاد سال عمر مى‏کند، بر اثر آن است که عضوى از او فرسوده مى‏ شود و به عضوهاى دیگر سرایت مى‏کند. (مجله دانشمند، سال 6، ش 1، ص 43.)

بر اساس نظر دانشمندان، پیرى جز فرسوده شدن سلول‏هاى بدن نیست و اگر روزى بشر بتواند سلول‏هاى بدن انسان را جوان نگه دارد، خواهد توانست به راز طول عمر دست یابد و از عمرى دراز برخوردار گردد. از نظر دانش جدید، جسم انسان براى سالیانى دراز، داراى قابلیت حیات و بقا است.دانشمندانى که نظریات آنان مورد اعتماد است، مى‏گویند: همه بافت ‏هاى اصلى در جسم انسان و حیوان، تا بى‏نهایت قابلیت دارد و از این جهت کاملاً ممکن است که انسانى هزاران سال زنده بماند؛ البته مشروط به اینکه عوارضى بر او عارض نشود که ریسمان حیات او را پاره کند. (براى آگاهى بیشتر ر.ک : ائمتنا، ج 2، ص 371 ؛ منتخب الاثر، ص 281 ؛ المهدى، ص 141. ب.)

در قوانین طبیعى، در مورد مقدار عمر طبیعى بشر، هیچ اصل ثابت و غیر قابل تغییرى وجود ندارد. به همین دلیل، دانشمندان علوم تجربى، همواره در حال مطالعه و آزمایش‏اند و میکوشند تا متوسط طول عمر انسان را افزایش دهند. بدون شک اگر مقدار عمر طبیعى انسان، داراى اصول ثابت و غیر قابل تغییر بود، این مطالعات و آزمایش‏ها، معنا و مفهومى نداشت. دانشمندان با تحقیقاتى که به عمل آورده ‏اند. موفق شده ‏اند عمر برخى از حشرات را تا نهصد برابر عمر طبیعى آن، افزایش دهند. اگر این قضیه روزى در مورد انسان به حقیقت بپیوندد، عمر هزار ساله براى انسان، امرى پیش پا افتاده خواهد بود ( فصلنامه انتظار، ش 6، ص 242 و 243 ؛ به نقل از : على محمد على دخیل، ائمتنا، ج 2، ص 372. )

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم عالم کامل و هم عامل به قوانین و پدیده‏ هاى الهى است و این دو در سایه تقدیر الهى، دیر زیستى و سالم زیستى را به همراه داشته است. (سید محمد تقى آیت اللهى، مقاله طول عمر، کتاب نینوا و انتظار، ص 269 - 272.)

 

امکان منطقى و عقلى‏:

حکما و فلاسفه گفته‏ اند بهترین دلیل بر امکان هر چیزى، واقع شدن آن چیز است. همین که طول عمر در میان پیشینیان روى داده و تاریخ، افراد زیادى را به ما نشان مى‏دهد که عمرى دراز داشته ‏اند، خود دلیل روشنى است بر اینکه طول عمر، از دیدگاه عقل، امرى ممکن است و بنابراین طول عمر حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف امکان‏پذیر است. خواجه نصیر الدین طوسى مى‏گوید : «طول عمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق افتاده و محقق شده است؛ چون چنین است؛ بعید شمردن طول عمر در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جهل محض است» خورشید مغرب، ص 214.

علامه طباطبایى نیز مى‏نویسد : «هیچ قاعده و برهان عقلى وجود ندارد که بر محال بودن طول عمر دلالت کند. به همین جهت نمى‏توانیم، طول عمر را انکار کنیم» المیزان، ج 12، ص 52-35.

 

طول عمر از نظر ادیان‏:

مسئله طول عمر تا حدودى مورد پذیرش ادیان قرار گرفته و آنها از عمر بسیار طولانى جمعى از افراد بشر خبر داده ‏اند. تورات فعلى، در سِفر تکوین (اصحاح 5، 9 و 11) و... افرادى از پیغمبران و دیگران را نام برده و عمرهاى طولانى هر یک را - که متجاوز از چهارصد، ششصد، هفتصد، هشتصد و نهصد بوده - به صراحت بیان داشته است. علاوه بر این معتقدند : «ایلیا»، زنده به آسمان برده شده است ر.ک : اظهار الحق، ج 2، ص 124.

ادیان باستانى دیگر (مثل زرتشتى و بودایى) نیز از عمرهاى طولانى جمعى از افراد بشر، خبر داده ‏اند و همه قائل به طول عمر؛ بلکه بقاى حیات اشخاص تا این زمان هستند صافى گلپایگانى، امامت و مهدویت، ج 2، ص 372 و 373.مسیحیان نیز معتقدند: حضرت عیسى پس از قتل، زنده شد و تاکنون زنده است.

 

اعجاز و قدرت الهى‏:

یکى از راه‏هاى مهم اثبات امکان «طول عمر»، «اعجاز» و قدرت الهى است. با توجه به نصوص معتبر روایى، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، با قدرت الهى زنده است و در میان مردم به حیات خود ادامه مى‏دهد، همان خدایى که آتش را براى ابراهیم سرد و وسیله سلامتى قرار مى‏دهد، عیسى و خضر را پس از قرن‏ها زنده نگه‏ مى‏دارد ؛ مى‏تواند مهدى موعود را نیز با قدرت بى‏کران خود، زنده نگه‏ دارد.علامه طباطبائى نیز از مسئله «طول عمر» به عنوان «خرق عادت» یاد کرده، مى‏نویسد : «نوع زندگى امام غایب را به طریق خرق عادت مى‏توان پذیرفت. البته خرق عادت، غیر از محال است و از راه علم، هرگز نمى‏توان خرق عادت را نفى کرد؛ زیرا هرگز نمى‏توان اثبات کرد که اسباب و عواملى که در جهان کار مى‏کنند، تنها همان‏ها هستند که ما آنها را دیده ‏ایم و مى‏شناسیم و دیگر اسبابى - که ما از آنها خبر نداریم، یا آثار و اعمال آنها را ندیده‏ ایم یا نفهمیده ‏ایم - وجود ندارد. از این رو ممکن است در فردى و یا افرادى از بشر، اسباب و عواملى به وجود آید که عمرى بسیارى طولانى - هزار یا چندین هزار ساله - براى ایشان تأمین نماید» شیعه در اسلام، ص 151.

در هر صورت؛ حضرت محمد صلی الله علیه وسلم خبر داده و ائمه معصومین نیز بشارت داده‏ اند که حضرت حجت، فرزند امام حسن عسکرى، همان کسى است که در بامداد روز نیمه شعبان سال 255ه .ق عالم را به نور جمال خود منوّر ساخته است. او بعد از غیبت بسیار طولانى، ظهور نموده و جهان را پر از عدل و داد مى‏کند امامت و مهدویت، ج 2، ص 374 و 375.

با توجه به اینکه این بشارت‏ها قطعى، مسلّم و متواتر است و خداوند نیز بر هر کارى قادر و توانا است ؛ دیگر جاى شبهه و شک و تردید نیست. امام صادق علیه السلام فرموده است : «در نظرتان شگفت نیاید که خداوند، عمر صاحب این امر را طولانى کند؛ همچنان که عمر نوح را طولانى نمود».
در این زمینه مطالعه ی کتب حکومت عدل گستر (حسین حیدری کاشانی) ؛ دادگستر جهان (ابراهیم امینی) نیز مفید است.






تاریخ : جمعه 94/7/24 | 7:19 صبح | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()

ایا کسب در امداینترنتی رو دوست داری؟

کسب در امد اینترتی.

 اره می دونم تو 100تا سایت روفتی هیچی پیدا نکردی .اول اش هم من هم همین کارم بود.سایت ها می گشتم دنبال یه راه کسب در امد اینترنتی اما تا این فایل را خریدم خیلی کمک کرد .شما نمی خواهد این فایل را بخرید ریگان دانلود کنید.در  این کتاب 7 روش کسب در امد اینترنتی نوشته شده که یکی از یکی بهتر .حتما فکر می کنی چیه؟نه؟من این کتاب را خریدم اما شما راحت دانلود کنید.(مونا افشار)میدونی کیه؟حتما تبلیغات رو دیدی که نوشته مونا افشار .این همون کتاب فقط رایگان ارزه می شه.شما باید چیزی در قبال دانلود بدید.فقط به نظر بدید .

کسب در امد اینترتی.

نظر یادت نره .لطفا. 

دانلود






تاریخ : پنج شنبه 94/7/23 | 3:3 عصر | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()

تا چند دقیقه پیش فکر میکردی همه کارات درسته. باید از کی بپرسی؟ یه چیزو میدونی اون حس خوب وقتیه که تو به خدا نزدیک بشی. کارهایی که تا الآن فکر میکنی تو را به خدا نزدیک میکنه را مرور میکنی. سردرگم میشی. بازم مثل همیشه که گیر میفتی میری سراغ خودش. حالا یه س?ال بزرگ داری که خدا باید جواب بده. چی کار کنی تا به خودش نزدیکتر بشی؟

کارهایی که تا الان فکر میکنی تو را به خدا نزدیک میکنه را مرور میکنی. سردرگم میشی. بازم مثل همیشه که گیر میفتی میری سراغ خودش. حالا یه س?ال بزرگ داری که خدا باید جواب بده. چی کار کنی تا به خودش نزدیکتر بشی؟

به این فکر میکنی که همه کاراتو درست انجام میدی. نمازتو میخونی اخلاق خوبی داری از لحاظ اجتماعی هم در حد معقولی هستی. از اینکه همه میگن آدم خوبی هستی حس خوبی بهت دست میده تو همین حس رضایت هستی که یکباره از تلویزیون میشنوی یه شهید داره میاد. تلویزیون شروع میکنه از شهدا میگه از اینکه چه کارهایی کردن و کارهاشون چه آثاری داشته وقتی نتیجه کارشون را میشنوی دیگه آن حس رضایتو از خودت نداری. دیگه خودت را آدم خوبی نمیدونی. به این فکر میکنی که میشه تو هم به حس خوب اونا برسی؟ از این فکرت خوشت میاد. اما چطور؟

تا چند دقیقه پیش فکر می کردی همه کارات درسته. باید از کی بپرسی؟ یه چیزو میدونی اون حس خوب وقتیه که تو به خدا نزدیک بشی. کارهایی که تا الآن فکر می کنی تو را به خدا نزدیک می کنه را مرور می کنی. سردرگم میشی. بازم مثل همیشه که گیر میفتی میری سراغ خودش. حالا یه س?ال بزرگ داری که خدا باید جواب بده. چی کار کنی تا به خودش نزدیکتر بشی؟

بهترین چیزى که به وسیله آن مى‌توان به خدا نزدیک شد ایمان به خدا و پیامبر اوست. زیرا ریشه اصلى حرکت هاى سازنده و مثبت، ایمان است

از وسایلى که انسان را به خدا نزدیک مى‌کند و سبب شرافت و کرامت و منزلت در پیشگاه خدا مى‌گردد قرآن کریم است.در قرآن کریم، توسّل به اسماء الهى و صفات او در مقام دعا توصیه شده است «و لله الاسماء الحسنى فادعوه بها»( اعراف/ 18) (اسماء حسنا ویژه خداوند است پس خداوند را به وسیله آنها به خوانید)

توسّل به دعاى صالحان که برترین نوع آن توسّل به ساحت پیامبران و اولیاى خاص او است تا براى انسان به درگاه الهى دعا کنند، در قرآن مى فرماید: «و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم جا?وک فاستغفروا اللّه و استغفرلهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحیماً»( نساء/ 64) (کسانى که بر خویشتن ستم کرده اند به سراغ پیامبر مى روند و در آن جا هم خود طلب مغفرت و آمرزش کنند و هم پیامبر براى آنان طلب آمرزش کند در این موقع خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.)

از دیگر وسایل نزدیکی به خدا وند در روایات این چنین آمده است:

عبودیت و الوهیت مخصوص ذات پروردگار است و آدم م?من باید هرگونه شرک و بت پرستى را نفى نماید و همه کارها را فقط براى او انجام دهد. زیرا غیر خدا ارزش آن را ندارد که معبود انسان قرار گیرد.

عبادت

 

الف: اطاعت خدا و اجراى فرمان هاى الهى

امام على (علیه السلام) در نهج البلاغه در خطبه 110 فرمود: «انّ افضل ما توسّل به المتوسلون الى اللّه سبحانه الایمان به و برسوله» یعنى بهترین چیزى که به وسیله آن مى‌توان به خدا نزدیک شد ایمان به خدا و پیامبر اوست. زیرا ریشه اصلى حرکتهاى سازنده و مثبت، ایمان است .

ب: جهاد در راه خدا

دومین وسیله، جهاد در راه خدا است: «و الجهاد فى سبیله فانه ذروة الاسلام؛ جهاد در راه خدا وسیله تقرّب به خداست» زیرا جهاد قلّه رفیع اسلام است. با بیان فلسفه جهاد به عنوان قلّه رفیع اسلام، استفاده مى‌شود جهاد در راه خدا باعث بقاء اسلام و رشد و بالندگى آن و وسیله عزّت و سر بلندى جامعه اسلامى است و بدون جهاد، حیات مکتب اسلام تضمین نخواهد شد.

ج: اخلاص

یکى از وسایل تقرّب به خدا کلمه اخلاص و شهادت به یگانگى خداست «و کلمة الاخلاص فانّها الفطرة، و کلمه اخلاص که هماهنگ با فطرت انسانى است » یعنى عبودیت و الوهیت مخصوص ذات پروردگار است و آدم م?من باید هرگونه شرک و بت پرستى را نفى نماید و همه کارها را فقط براى او انجام دهد. زیرا غیر خدا ارزش آن را ندارد که معبود انسان قرار گیرد.

بهترین چیزى که به وسیله آن مى‌توان به خدا نزدیک شد ایمان به خدا و پیامبر اوست. زیرا ریشه اصلى حرکت هاى سازنده و مثبت، ایمان است.

د: برپادارى نماز

یکى از وسایل قرب به خدا نماز است که حضرت فرمود: «و اقام الصلوة فانها الملة، برپا داشتن نماز که حقیقت دین است» زیرا نماز پایه اصلى دین و ستون خیمه آن است.






تاریخ : پنج شنبه 94/7/23 | 1:35 عصر | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()

اول ماه محرّم الحرام: 1.آغاز ایام حسینی اولین روز از ماه حزن و اندوه آل محمدعلیهم السلام است،که همه انبیاء وملائکه و شیعیان و دوستان اهل بیت علیهم السلام محزون اند.باید گفت:ماه حزن واندوه تمام عالم است،چرا که همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره سیدالشهداء علیه السلام را از عرش خدا رو به زمین می آویزند و حزن واندوه عالم را فرا می گیرد.1 همچنین آغاز مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله علیه السلام است،که مردم را به امور اعتقادی خویش آشنا می کند،ودستورات دین خود را از حسینیه ها و تکایا و مساجد به خانه های فکر ودل خود به ارمغان می برند. شرکت در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام واشک بر آن حضرت،از وظایف ما در زمان غیبت امام زمان علیه السلام است. 2.ماجرای شعب ابی طالب علیه السلام در پی بالا گرفتن قدرت اسلام پس از بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم قریش پیمان نامه ای نوشتند وطی آن قرار گذاشتند با بنی هاشم تکلم نکنند و با آنان هم سفره وهمنشین نشوند و معامله ننمایند؛و آنان را به گونه ای در فشار قراردهند که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را به قریش تحویل دهند تا آن حضرت را به قتل رسانند . حضرت ابوطالب علیه السلام بنی هاشم را به دره ای که منتسب به آن حضرت بود برد،و اطراف آن را محکم کرده وبرای حفظ جان پیامبر صلی الله علی وآله وسلم شبانه روز کمر همت بست. آن حضرت شبها با شمشیر پروانه وار گرد شمع وجود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می گردید ومی فرمود :«تا زنده ام دست از یاری او برنمی دارم.»او در هرشب چند بار محل خواب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را تغییر می داد وعزیزترین فرزند خود یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام را به جای آن حضرت می خوابانید،و روز فرزندان خود و فرزندان برادرانش را به حفاظت از آن حضرت می گماشت. در مدتی که در شعب بودند بر آن حضرت ومسلمانان بسیار سخت گذشت ،تا آنجا که شبها صدای گریه اطفال گرسنه بنی هاشم را ساکنین اطراف شعب می شنیدند. پس از دو سال و چند ماه خداوند موریانه را مأمور کرد،وپیمان نامه آنان را از بین برد به جزء اسماء الهی که در آن بود. حضرت ابوطالب علیه السلام این خبر را به کفار داد،و آنان با دیدن چنین معجزه ای دست از تصمیم خود برداشتند وبنی هاشم به خانه های خود بازگشتند.2 3.جنگ ذات الرقاع در سال چهارم هجرت _به تحریک قریش _بین مسلمانان و قبایلی که اطراف مدینه زندگی می کردند و قصد محاصره مدینه را داشتند جنگی در گرفت .پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با 400یا790 نفر از مدینه بیرون رفتند.در این غزوه حضرت نماز خوف خواندند و جنگ تا سه روز طول کشید تا شر آنان دفع شد.این واقعه به قولی در 15جمادی الاولی بوده است. 3 4.اولین جمع آوری زکات در روز اول محرم پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برای اولین بار مأمورانی را برای جمع آوری زکات و صدقات به اطراف مدینه فرستادند.4 5.امام حسین علیه السلام در راه کربلا روز اول محرم،امام حسین علیه السلام در قصر بنی مقاتل نزول اجلال فرمودند، و از عبیدالله بن حر جعفی دعوت به یاری نمودند، ولی او اجابت نکرد و بعداً پشیمان شد.5 6.قیام مردم مدینه برعلیه یزید در این روز در سال63 ه مردم مدینه برای قیام علیه یزید حرکت کردند.قضیه از آنجا آغاز شد که جمعی از اهالی مدینه به رهبری عبدالله بن حنظله به شام رفتند و دستگاه یزید وشرابخواری و قماربازی و سگ بازی او را دیدند،وبه مدینه بازگشته ومردم را از وضع فساد دربار اموی آگاه ساختند.با شنیدن این اخبار همگان بر خلع یزید اتفاق نمودند،و به سرپرستی عبدالله علیه یزید قیام نمودندو افراد اموی ساکن مدینه رابیرون کردند.لشکر شام پس از اطلاع از این قیام به طرف مدینه حرکت کرد و واقعه حرّه پیش آمد.6 7.کلام عاشورایی امام رضا علیه السلام 7 در روز اول محرم ریّان بن شبیب خدمت امام رضا علیه السلام رسید.حضرت به او فرمودند:ای پسر شبیب ،مردم عرب در زمان جاهلیت جنگ را در ایام محرم حرام می دانستند؛ولی این امت احترام این ماه را از بین بردند و حرمت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را رعایت نکردند.در این ماه خون ما را حلال دانستند ،و هتک حرمت ما را کردند وفرزندان و زنان ما را اسیر نمودند، و سراپرد? ما را آتش زدند و اموال ما را غارت کردند و رعایت احترام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را دربار? ما ننمودند. همانا روز شهادت حسین علیه السلام پلک چشمان ما را مجروح کرد واشکهای ما را روان ساخت ودل ما را سو زاند؛وعزیز ما را در زمین کربلا ذلیل کرد ونزد ما محنت و بلا را تا روز جزا به ارث گذارد. پس گریه کنندگان باید بر حسین علیه السلام بگریند،زیرا که گریه بر او گناهان بزرگ را از بین می برد. ای پسر شبیب ،اگر خواستی بر چیزی گریه کنی برحسین بن علی علیه السلام گریه کن،چه اینکه آن حضرت را کشتند چنانکه گوسفند را می کشند،و با آن حضرت 18 نفر از اهل بیت او کشته شدند که روی زمین شبیه ونظیری نداشتند. آسمان های هفتگانه و زمین ها در شهادت آن حضرت گریستند.چهار هزار ملک روز عاشورا برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شده اند.لذا پریشان وغبار آلود به مجاورت آن قبر مطهر مأمور شدند،تا حضرت قائم علیه السلام ظهور کنند و از یاران او باشند و شعارشان "یالثارت الحسین"است. ای پسر شبیب،اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی محزون باش برای حزن ما وشاد باش در شادی ما؛وبر تو باد ولایت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشدخداوند متعال او را با همان سنگ محشور می کند....
1. خصائص الزینبیه:ص49،خصیصه نوزدهم. 2.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص9. الوقایع و الحوادث:ج2ص7. 3.الوقایع و الحوادث:ج2ص45.توضیح المقاصد:ص2-3. وقایع الشهور:ص98. 4.الوقایع و الحوادث:ج2ص42..قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص15 5.ارشاد:ج2ص81. 6.الوقایع و الحوادث:ج2ص49. 7.بحار الانوار:ج98ص102،ج14ص164.امالی صدوق:ص111.اقبال:ص544.عیون اخبار الرضاعلیه السلام:ج1ص233.     روز دوّم ماه محرّم الحرام: 1.ورود امام حسین علیه السلام به کربلا بنابر مشهور در این روز در سال 61ه آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سید الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند.(1) در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد.امام پرسیدند:نام این زمین چیست؟گفتند:"غاضریه"نام دیگرش را پرسیدند گفتند:"شاطئ الفرات"اسم دیگری هم دارد؟گفتند:"کربلا"هم می گویند.در این هنگام حضرت آهی کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:"اللهم انی أعوذ بک من الکرب و البلاء."به خدا قسم زمین کربلا همین است.به خدا قسم اینجا مردان ما را می کشند! بخدا قسم اینجا زنان و کودکان مارا به اسیری می برند! بخدا قسم اینجا پرده حرمت ما دریده می شود.ای جوان مردان ، فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست...."(2) 1. ارشاد:ج2ص84.قلائد النحور :جمحرم وصفر،ص24. الوقایع و الحوادث :ج2ص89. مناقب ابن شهر آشوب :ج4ص105. جلاء العیون :379. معالی السبطین:ج1ص285. 2. از مدینه تا مدینه :ص236. فیض العلام :ص142.   روز سوّم ماه محرّم الحرام: 1.نامه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفه در این روز امام حسین علیه السلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند.مأمورین بین راه قیس را گرفتند،و پس از آنکه او بر ضد یزید وابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند.(1) 2.ورود عمر بن سعد به کربلا در این روز عمر بن سعد با با شش یا نه هزار سوار برای قتل پسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وارد کربلا شد و در مقابل آن حضرت لشکر گاه ساخت و خیمه برافروخت.ورود ابن سعد به کربلا در روز چهارم هم نقل شده است.(2) 1.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص41. 2.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص40.از مدینه تا مدینه :343. معالی السبطین:ج1ص301. فیض العلام:ص143. روز چهارم ماه محرّم الحرام: 1.فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین علیه السلام در این روز از سال 61 ه ابن زیاد با استناد به فتوایی که از شریح قاضی گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریص کرد.(1) 1.الوقایع الحوادث:ج2ص124.   ششم ماه محرّم الحرام: 1.یاری طلبیدن حبیب بن مظاهر از بنی سعد در شب ششم جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین علیه السلام برای آوردن یاور وکمک ، به قبیله بنی اسد رفت. اسدیان پذیرفتند وحرکت کردند، ولی جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عده ای را فرستاد تا مانع آنها شوند.لذا درگیری رخ داد که در این میان جمعی از بنی اسد شهید و زخمی وبقیه ناگزیر به فرار شدند و حبیب به خدمت حضرت آمد و جریان را عرض کرد.(1) 2.اولین محاصره فرات در کربلا به نقلی عمر سعد ،شبث بن ربعی خبیث را همراه سه هزار مرد سفاک با کوبیدن طبل و دهل کنار فرات فرستاد که اطراف آن را به محاصره در آوردند.(2) 3.تراکم لشکر یزید در کربلا در این روز لشکرزیادی برای جنگ با حضرت اباعبدالله علیه السلام جمع شدند.(3) 1.الوقایع الحوادث:ج2 ص149.از مدینه تا مدینه:ص368-370. 2.از مدینه تا مدینه:ص360. 3.الوقایع الحوادث:ج2 ص153. روز هفتم ماه محرّم الحرام: 1.ملاقات امام حسین علیه السلام با ابن سعد در شب هفتم  امام حسین علیه السلام ملاقات وگفتگو کردند. خولی بن یزید اصبحی چون عداوت شدیدی با امام حسین علیه السلام داشت ماجرا را به عمر سعد گزارش داد و آن ملعون نامه ای برای عمر سعد نوشت و او را از این ملاقات ها بر حذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد.1 2 . منع آب از امام حسین علیه السلام در این روز آب را بر اهل بیت سید الشهداء علیه السلام بستند، چه اینکه نامه ابن زیاد بدین مضمون رسید که نگذارید حتی یک قطره آب هم به آنها برسد. عمرو بن حجاج زبیدی با جهار هزار تیرانداز مآمور منع آب فرات شدند،که به هیچ وجه آبی به خیمه گاه پسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برده نشود.2 1.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص63.معالی السبطین:ج1ص315. 2.الوقایع و الحوادث:ج2ص153..فیض العلام:ص146. روز هشتم ماه محرّم الحرام: 1.قحط آب در خیمه های حسینی در این روز آب در خیمه های سید الشهداء علیه السلام نایاب شد.1 1.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص81.الوقایع و الحوادث:ج2ص154.     روز نهم ماه محرّم الحرام (تاسوعا): 1.محاصره خیمه ها در کربلا امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر  کثرت سپاه ولشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند،وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود.1 2. آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد . 2آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:"أین بنو اختنا": "پسران خواهر ما کجایند"؟ولی آن بزرگواران جواب ندادند.امام حسین علیه السلام فرمودند:جواب او را بدهید اگر چه فاسق است. حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:چه می گویی؟شمر گفت:من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید. حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:"لعنت خدا بر تو وامیر تو (و برامان تو ) باد . ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد"؟!3 3.در خواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام در عصر تاسوعا امام علیه السلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتتند.4چون عمر سعد لشکر را آماد? جنگ با امام علیه السلام نمود ومعلوم شد که قصد جنگ دارد،حضرت به برادرش عباس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد.آنها ابتدا قبول نکردند،ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند.5 4.آمدن لشکر تازه نفس به کربلا در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد،وشمر نامه ابن زیاد را آورد.6 5.خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابش در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند. 1 .کافی:ج4 ص 174. 2.اعلام الوری :ج1 ص455. فیض العلام:ص143.بحار الانوار :ج44ص361. 3از مدینه تا مدینه :ص381_382 4.اعلام الوری:ج1 ص455.فیض العلام:ص146.بحارالانوار :ج44ص392. 5 .مناقب ابن شهر آشوب:ج4 ص107. 6.اعلام الوری :ج1 ص455.فیض العلام:ص146. 7. مناقب ابن شهر آشوب:ج4 ص107. شب دهم (عاشورای) ماه محرّم الحرام: 1.سخنان امام علیه السلام با اهل بیت و اصحابش در این شب امام حسین علیه السلام اصحاب و اهل بیت خود را جمع نمودند و کلماتی را به آنان فرمودند.خلاصه کلمات حضرت این بود که من بیعت خود را از شما بر داشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا به هر جا که می خواهید کوچ کنید. پس از فرمایشات حضرت، اهل بیت علیهم السلام و اصحاب کلماتی در وفاداری و جان نثاری خود نسبت به آن حضرت ابراز داشتند.1 2. سخنان زینب کبری سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام در این شب بود که زینب کبری سلام الله علیها اشعار "یا دهر اف لک من خلیل .."را از زبان برادرش شنید، و هنگامی که متوجه شد فردا روز شهادت حضرت است فرمود:"ای کاش مرگ مرا نابود ساخته بود واین روز را ندیده بودم". سپس سیلی به صورت زد وبیهوش شد. امام علیه السلام خواهر عزیز ومکرمه خود را به هوش آوردند و مطالبی فرمودند.2 1.فیض العلام:ص147.وسیلةالدارین:ص 298-299. 2.فیض العلام:ص149.وسیلةالدارین:ص302-303.   روز دهم ماه محرّم الحرام ، روز عاشورا: 1.شهادت امام حسین علیه السلام در این روز در سال 61ه که روز شنبه یا دوشنبه بوده،آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در سن 58 سالگی (ویا 56ویا 57 سالگی)بعد از نماز ظهر،مظلومانه وبا حالت تشنگی وگرسنگی در زمین کربلا به شهادت رسیدند.1این روز،روز باریدن خون از آسمان است، و روزی که شهادت اهل بیت واصحاب امام حسین علیه السلام در آن به وقوع پیوسته است.2 چهار هزار ملک در این روز به زمین کربلا برای نصرت آن حضرت آمدند، وچون اجازه نیافتند تا ظهور حضرت مهدی علیه السلام گریه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند.در این روز ترک خوردن وآشامیدن به خصوص از غذاهای لذیذ مناسب است.3 2.شهادت حبیب بن مظاهر اسدی کوفی . 3.شهادت مسلم بن عوسجه. 4.شهادت حربن یزید ریاحی. 5.شهادت جون مولی ابی ذرالغفاری. 6.شهادت همسر وهب،به دست رستم غلام شمر 4. 7.شهادت شبیه ترین مردم به رسول خداصلی الله علیه وآله و سلم، علی اکبر علیه السلام فرزند بزرگ سیدالشهداءعلیه السلام عموی والا مقام حضرت صاحب الامر علیه السلام . 8.شهادت قاسم بن الحسن علیه السلام. 9.شهادت عبدالله بن الحسن علیه السلام. 10.شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس بن علی بن ابی طالب علیه السلام . 11.شهادت مولانا الرضیع باب الحوائج علی اصغر علیه السلام . 12. آمدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین به سوی خیمه فاطمیات برای آوردن خبر شهادت آن حضرت. 13ماتم وناله پردگیان حرم برسید الشهداء علیه السلام و اولاد و وابستگان آن حضرت . 14.غارت اموال از خیام امام حسین علیه السلام. 15.فرار فاطمیات وعلویات در بیابان ها بعد از شهادت آقا و سرورشان اباعبدالله علیه السلام . 16.غارت کردن لباس وزره و ..از بدن مطهر شهدای کربلا. 17. جدا شدن سر های مطهر امام حسین علیه السلام واهل بیت واصحاب آن حضرت. 18.به آتش کشیدن خیمه های آل الله،فرزندان رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهم السلام . 19.شهادت دختران کوچک در کنار خیمه ها . 20.گریه وماتم بر سید الشهداء علیه السلام و عزای زمین و عرش و آسمان جن و انس و ملک و وحوش بر آن حضرت. در این روز ملکی ندا کرد:ای امت ظالمی که عترت پیامبر خود را کشتید، خداوند شما را موفق به درک عید فطر وقربان نفرماید.5 21.رأس مطهر امام حسین علیه السلام در کوفه عصر عاشورا رأس مطهر ونورانی امام حسین علیه السلام را توسط خولی بن یزید اصبحی ملعون وحمید بن مسلم ازدی به کوفه فرستادند.6 22.خونین شدن ریشه هر گیاهی که از زمین می کشیدند،از مصیبت عظمای آن روز. 23.قتل ابن زیاد ابن زیاد در روز عاشورای سال 67ه به فرمان مختار به جزای ظاهری اعمالش رسید و کشته شد7.حصیر بن نمیر وجمعی از قتله امام حسین علیه السلام نیز همراه ابن زیاد به قتل رسیدند.8 ابن زیاد ملعون به دست ابراهیم پسر مالک اشتر نخعی کشته شد، و سر نحسش را برای مختار فرستادند.مختار هم سر او را برای امام زین العابدین علیه السلام فرستاد. هنگام وارد کردن سر ابن زیاد حضرت مشغول غذا خوردن بودند.لذا سجده شکر به جا آورده فرمودند:"روزی که ما را بر ابن زیاد وارد کردند غذا می خورد. من از خدا خواستم که از دنیا نروم تا سر او را در مجلس غذای خود مشاهده کنم ،همچنان که سر پدر بزرگوارم مقابل او بود و غذا می خورد. خداوند به مختار جزای خیر دهد که خونخواهی مارا نمود".سپس حضرت به اصحاب خود فرمودند:همه شکر کنید. 24. قیام حضرت مهدی علیه السلام به روایتی حضرت بقیةالله اعظم حجة بن الحسن العسکری ارواحنا فداه در این روز قیام خواهند کرد.9 25.وفات ام سلمه در این روز در سال 62-63 ه ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از دنیا رحلت فرمود.10 نام او هند پدرش ابی امیة، مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب بود. شوهر اول او پسر خاله اش ابو سلمه بن عبدالاسد بن مغیرة بود. چون به شرف اسلام مشرف شد با همسرش ام سلمه به حبشه هجرت کردندو پس از بازگشت از حبشه بر اثر زخمی که در جنگ احد بر او وارد شده بود،بعد از مدتی شهید شد. سلمه، عمر ، زینب و دره، فرزندان او بودند؛ و عمر در جمیع جنگ های امیر المؤمنین علیه السلام شرکت کرد و مدتی از طرف آن حضرت والی بحرین بود. بعد از اینکه عدّه ام سلمه در وفات شوهرش سر آمد، ابوبکر و عمر جداگانه به خواستگاری او رفتند، ولی ام سلمه اجابت نکرد. در سال چهارم هجری پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از او خواستگاری کرد و ام سلمه قبول کرد ، و به فرزند خود عمر بن ابی سلمه گفت :عقد را جاری کن . عایشه وقتی دید پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ام سلمه را به عقد خویش در آورد بسیار ناراحت شد، چه اینکه ام سلمه در جمال کم نظیر بود. عایشه به حفضه گفت:ام سلمه چقدر زیباست! او باور نکرد تا اینکه ام سلمه را دید.از همین جهت حسادت این دو با ام سلمه بسیار بود. ام سلمه فضایلی دارد که او را از دیگر همسران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم-به جز خدیجه کبری علیها السلام – ممتاز کرده است: 1.بار ها ام سلمه عایشه را نصیحت می کرد در پیروی از علی بن ابی طالب علیه السلام ، ولی او نمی پذیرفت. فضایل ومناقب آن حضرت را برای عایشه می گفت ولی او قبول نمی کرد، تا اینکه پسرش عمر بن ابی سلمه را با نامه ای خدمت امیر المؤمنین علیه السلام فرستاد ودر آن خبر داد که عایشه به سوی بصره حرکت کرده است... 2.ام سلمه شهادت داد که عایشه دشمن امیر المؤمنین علیه السلام است. 3.ام سلمه شنید که یکی از آزاد شده هایش امیر المؤمنین علیه السلام را ناسزا گفته است. آن شخص را فرا خواند و آنقدر از فضایل و مناقب علی علیه السلام که از پیامبر شنیده بود برای آن شخص باز گو کرد ، تا او توبه نمود. 4.ام سلمه حدیث "نحن معاشر النبیاء لانورث .."را -که ابوبکر آنرا به دروغ به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نسبت داد-تکذیب کرد. 5.هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام برای جنگ جمل حرکت کردند، پسرش عمر بن ابی سلمه را برای یاری آن حضرت فرستاد،و به آن حضرت پیغام داد:"اگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم همسرانش را به ملازمت خانه ها امر نفرموده بود می آمدم ودر نصرت ویاری شما کوتاهی نمی کردم. 6.بعد از رحلت خدیجه کبری سلام الله علیها مراقبت حضرت زهرا سلام الله علیها با فاطمه بنت اسد علیها السلام بود.بعد از رحلت فاطمه بنت اسد این مهم از طرف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به ام سلمه سپرده شد، و عایشه از این ماجرا بسیار خشمناک بود . ام سلمه می گفت:"مردم گمان می کنند من آموزگار فاطمه سلام الله علیها هستم ! بخدا سوگند آن حضرت آموزگار من است ." 7. روزی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پوست گوسفندی را طلبیدند و مطالبی را فرمودند و امیر المؤمنین علیه السلام  نوشتند. بعد آن پوست را به ام سلمه دادند و فرمودند:"هر کس بعد از من فلان وفلان نشانه را به تو داد ، این پوست را به او تقدیم کن ". آن سه نفر آن نشانه را نداشتند ،و ام سلمه آن پوست را در خلافت ظاهری امیر المؤمنین علیه السلام به آن حضرت – که همه نشانه ها را دارا بود – تسلیم نمود. 8.هنگام حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه به مکه ام سلمه آمد و خبر شهادت آن حضرت را که از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شنیده بود با اندوهی فراوان بازگو کرد. امام حسین علیه السلام محل شهادت و موضع دفن خود واصحابشان و... را به معجزه نشان دادند. سپس مقداری از آن خاک بقعه طیبه را به ام سلمه دادند و در نزد آن حضرت بود تا روز عاشورا که ام سلمه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را با حالتی گرد آلود و ژولیده مو در خواب دید، وعرض کرد:"یا رسول الله ، این چه حالت است که در شما می نگرم؟"فرمودند:"ای ام سلمه ، حسین مرا کشتند ودیشب برای او و اصحاب او قبر می کندم". وقتی از خواب بیدار شد دید خاکی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و امام حسین علیه السلام به او داده بودند به خون تازه تبدیل شده است.11 1نهایه :ج5ص 326. 4. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید:ج9ص195. 5..ریاحین الشریعه :ج2 ص 342.الطبقات الکبری:ج8 ص 213. الاصابة:ص311






تاریخ : چهارشنبه 94/7/22 | 4:32 عصر | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()

بوبکر ابن حسن(علیه السلام): نام مادرش نفیله است لذا او برادر تنی قاسم و عبدالله ابن حسن(علیه السلام) است و بعید نیست که از قاسم بزرگتر بوده باشد. او همسر سکینه بنت الحسین(علیه السلام) است و در کربلا با تیر سه شعبه شهید شد.

قاسم ابن الحسن(علیه السلام): مادرش نفیله است و در کربلا حداکثر 16ساله بود. او بسیار شجاع بود و در کرببلا با هزار نفر جنگید.

قاسم در شب عاشورا از شهادت خود سوال کرد امام حسین(علیه السلام) فرمود: «کیف الموت عندک؟ گفت: احلی من العسل». امام فرمود: آری شهید خواهی شد بعد از این که بلای عظیمی به تو برسد (ظاهرا چون زره و کلاه خود نداشت شهادتش فجیع بود). و بعد امام(علیه السلام) فرمود: حتی آن نوزاد(علی اصغر) در خیمه نیز شهید خواهد شد.

عبدالله ابن الحسن(علیه السلام): نام مادرش نفیله است. او در کربلا 10ساله بوده است و در آغوش امام حسین(علیه السلام) در آخرین لحظات عمر شریف امام به شهادت رسید.

عبدالله ابن عبدالله ابن حسن(علیه السلام): از دیگر شهدای این خاندان است.

4) شهدا از خاندان جعفر ابن ابیطالب(علیه السلام):

عون ابن عبدالله ابن جعفر طیار(علیه السلام): او فرزند حضرت زینب(علیها سلام) است. در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السّلامُ عَلی عَون بن عَبدالله بنِ جَعفرٍ الطّیار.» در زیارت ناحیه، از او با عناوین هم پیمان ایمان، نصیحت کننده به سوی پروردگار و همتای مثانی و قرآن یاد شده و قاتل او مورد لعن خداوند قرار گرفته است.

او در رجز خود می خواند: اگر مرا نمی‌شناسید، پس من پسر جعفر، شهیدی راستین در بهشت تابان هستم؛ او در آنجا با بالی سبزفام پرواز می‌کند، در محشر همین شرافت او را بس است

او با شمشیر به جنگ دشمن ‌رفت تا این که سی نفر سوار و هجده نفر پیاده را به قتل رسانید.

محمد ابن عبدالله ابن جعفر طیار (علیه السلام): او فرزند حضرت زینب(علیها سلام) است. برخی گفته اند او فرزند همسر دیگر عبدالله بنام خوضا است.

عبید الله ابن عبدالله ابن جعفر طیار(علیه السلام): فرزند خوضاء است.

قاسم ابن محمد ابن جعفر طیار(علیه السلام): مادر او، ام کلثوم دختر زینب کبری(علیها سلام) است.(در واقع نوه حضرت زینب است)

5) شهدا از خاندان مسلم ابن عقیل:

نام پدر: عقیل ابن ابیطالب/ نام مادر:  کنیزی بنام علیّه است که عقیل او را از شام خریداری نمود./ متولد: 11ه.ق یا 33ه.ق/ شهادت:  سال 61ه.ق؛ لذا در هنگام شهادت 28 ساله یا 50 ساله بوده است.

نسبتش با امام حسین(علیه السلام): پسر عمو

نسبتش با امام علی(علیه السلام): داماد امام است. او همسر رقیه دختر امام علی(علیه السلام) است. نام مادر رقیه، صهباء یکی از همسران امام علی(علیه السلام) است.

فرزندان مسلم(علیه السلام): 

عبدالله ابن مسلم بن عقیل(علیه السلام): مادرش رقیه دختر امام علی(سلام الله علیه) است. وی در کربلا 14 یا 26 ساله بوده است.

محمد ابن مسلم بن عقیل(علیه السلام): مادرش ام ولد بوده است. برخی نیز گویند مادرش رقیه بنت علی(سلام الله علیه) است و در کربلا 27 سال داشته است.

محمد و ابراهیم(علیه السلام): معروف به طفلان مسلم که یک سال بعد از شهادت امام حسین(سلام الله علیه) از زندان ابن زیاد فرار کردند و توسط یکی از کوفیان به شهادت رسیدند.

برادران مسلم ابن عقیل(علیه السلام):

جعفر ابن عقیل(علیه السلام): مادر او ام الثغر دختر عامر از بنی کلاب است.وی در کربلا 23 سال داشت. وی 15 نفر را کشت.

عبدالرحمن ابن عقیل(علیه السلام): مادر او ام ولد بوده است. وی با دختر امام علی(سلام الله علیه) بنام خدیجه ازدواج نمود. وی 17 نفر را کشت.

عبدالله ابن عقیل(علیه السلام): عبدالله بن عقیل که به «عبدالله اکبر» ملقب بود، روز عاشورا در سپاه امام حسین(علیه السلام) به میدان رفت و با سپاهیان عمر سعد مبارزه کرد، و سرانجام به دست «عثمان بن خالد» و مردی از قبیله همدان به شهادت رسید.

محمد ابن ابی سعید بن عقیل(علیه السلام): در کربلا پسر بچه ای است. مادرش ام ولد بود. چوبی به دست داشت و به چپ و راست سر می چرخاند. لقیط ابن ایاس جهنی از روی اسب خم شد و او را جلوی چشمان مادرش به دو نیم کرد.

ب) سایر شهدا از غیر بنی هاشم:

6) شهدا از سفیران امام حسین(علیه السلام):

مسلم ابن عقیل(علیه السلام): او در کوفه به شهادت رسید.

عبدالله ابن یَقطُر حِمیری: مادرش ام قیس ابن ذریح (پرستار امام حسن و امام حسین(علیه السلام) بوده). او جواب نامه مسلم را مبنی بر لبیک کوفیان می آورد که در قادسیه دستگیر شد. عبیدالله ابن زیاد به او گفت: بالای دارالاماره برو و به درغگو پسر دروغگو لعنت بفرست. او بالای دارالاماره رفت و گفت: ای مردم! من فرستاده حسین ابن فاطمه بنت رسول الله هستم تا او را علیه پسر مرجانه و پسر سمیه آن حرامزاده پسر حرامزاده یاری کنم.

پس او را از بالای دارالاماره پرت کردند؛ اسنخوان های او شکست و هنوز رمقی در بدن داشت که با کارد سر از تنش جدا کردند.

سلیمان ابن رَزین: از غلامان امام حسین(علیه السلام) و سفیر امام بسوی رؤسای پنجگانه بصره بود. منذر ابن جارود (پدر زن ابن زیاد) او را دستگیر و بسوی ابن زیاد فرستاد و او سلیمان را گردن زد.

قیس ابن مُسهّر صیداوی: امام(علیه السلام) توسط او نامه ای به سوی مسلم و مردم کوفه فرستاد. اما او را دستگیر کردند. ابن زیاد گفت: بالای منبر برو و بگو: من فرستاده دروغگو پسر دروغگو هستم. او بالای منبر رفت و گفت: ای مردم به درستی که حسین ابن علی(علیه السلام) بهترین خلق خداست و او پسر فاطمه دختر رسول الله است و من فرستاده او بسوی شما هستم لذا او را اجابت کنید. بر عبیدالله و پدرش لعنت و به حسین و علی(علیها السلام) درود فرستاد. پس او را از دارالاماره به پایین افکندند.

7) یاران شیدای امام حسین(علیه السلام):

*عبدالرحمن ابن عبد رب الانصاری الخزرجی: از صحابه رسول خدا و از یاران مخلص امام علی(علیه السلام) است. وی قرآن را نزد علی(علیه السلام) آموخت. او از مکه امام را همراهی نمود تا به فیض شهادت نائل آمد.

*نعیم ابن عجلان انصاری خزرجی: او همراه دو برادرش در جنگ صفین علی(علیه السلام) را همراهی نمود. وی از کوفه خود را به امام(علیه السلام) رساند.

*عمران ابن کعب ابن حارث الاشجعی: از وی فقط در زیارت ناحیه مقدسه اسم برده شده است.

*قاسط ابن زهیر ابن حرث تغلبی: او همراه با برادرش کردوس در کربلا به شهادت رسیدند. آنها صحابه امیرالمومنین(علیه السلام) هستند و امام علی و امام حسن(علیه السلام) را در جنگ های متعدد یاری کرده اند.

*کنانه ابن عتیق تغلبی: عابد و قاری و از شجاعان کوفه بود.

*زاهر ابن عمرو کندی: رزم آوری مشهور بود. او از محبان شناخته شده اهل بیت(علیهم السلام) بود. او علیه معاویه شورید و تا سال 60ه.ق فراری بود. او به حج رفت و از آنجا امام حسین(علیه السلام) را همراهی کرد.

*حارث ابن عمرو القیس کندی: جنگاور و اهل عبادت بود. وی به یاری ابن سعد آمده بود ولی وقتی دید او کلام امام را رد کرد به لشکر امام حسین(علیه السلام) پیوست.

*یزید ابن ثبیط عبدی بصری: او در قبیله خویش به مردی شریف شهرت داشت و از شیعیان علی(علیه السلام) بود. وی به همراه دو فرزند از ده فرزندش(عبدالله و عبیدالله) و اصحابش (عامر و غلامش و نیز سیف ابن مالک و ادهم ابن امیه) به مکه آمدند. او در مکه به دنبال امام می گشت و امام(علیه السلام) به دنبال او می گشت.تا بالاخره امام(علیه السلام) در خیمه او ایستاد تا او برگشت. وی در کربلا به شهادت رسید.

*عامر ابن مسلم عبدی بصری: وی از شیعیان بصره است که همراه غلامش سالم به همراهی یزید ابن ثبیط امام(علیه السلام) را از مکه تا کربلا همراهی کردند.

*سالم غلام عامر ابن مسلم عبدی: وی در حمله نخستین به شهادت رسید.

*سیف ابن مالک عبدی بصری: از شیعیان بصره است و در حمله نخستین شهید شد.

*حباب ابن عامر ابن کعب تیمی: از شیعیان کوفه بود.

*نُعمان ابن عمرو الرّاسبی: از اهالی کوفه و از اصحاب امیرالمومنین(علیه السلام) است. او با عمر ابن سعد به کربلا آمد. وقتی عمر ابن سعد پیشنهادات امام(علیه السلام) را رد کرد شبانه به امام پیوست.

*حُلاس ابن عمرو ازدی راسبی: برادر نُعمان است. او یار علی(علیه السلام) بوده و از مأموران نیرو انتظامی امام علی(علیه السلام) در کوفه بوده و همچون برادرش شبانه به سپاه امام حسین(علیه السلام) پیوست.

*عمار ابن ابی سلامه دالانی: از صحابه امام علی است و آن حضرت را در هر سه جهادش یاری نمود.

*جابر ابن حجاج: غلام عامر است. وی مردی شجاع و رزم آور بود.

*مسعود ابن حجاج: از شیعیان بنام، شجاع و رزم آور است. وی به همراه عمر ابن سعد به کربلا آمد و خود را به سپاه امام(علیه السلام) رساند.

*عبدالرحمن ابن مسعود ابن حجاج: فرزند مسعود است و از شیعیان شناخته شده کوفه.وی به همراه پدرش به خدمت امام رسیند.

*جبله ابن علی شیبانی: وی از شجاعان کوفه است. در بدو امر مسلم ابن عقیل را یاری نمود و سپس به یاری امام (علیه السلام) شتافت.

*عبید الله ابن یزید ثُبیط: وی اهل بصره است و همراه پدر زید و برادرش عبدالله به کربلا آمد.

*عبدالله ابن یزید ثبیط: از شیعیان بصره است.

*ادهم ابن اُمیه: از دیگر شهدای کربلا

*عمار ابن حسّان ابن شُریح طائی: از قبیله طی است.او شجاع و عاشق ولایت بود. از مکه تا کربلا امام(علیه السلام) را همراهی نمود. پدرش یاور امام علی(علیه السلام) در جنگ جمل و شهید صفین است.

*عمر ابن صبیعه ابن قیس ابن ثعلبه ضبُعی تیمی: او با ابن سعد از کوفه خارج شد و با جمعی در کربلا به امام پیوست.

*مسلم ابن کثیر اعرج ازدی: از یاران امام علی(علیه السلام) بوده. وی خود را از کوفه به امام حسین(علیه السلام) رساند.

*زهیر ابن سلیم: وی در شب عاشورا موفق شد خود را به امام(علیه السلام) برساند.

*رافع ابن عبدالله: غلام مسلم ازدی است. وی بعد از مسلم و بعد از نماز ظهر به شهادت رسید.

*جُندب ابن کندی خولائی: او فرزند حُجر از اصحاب امام علی(علیه السلام) است. معاویه وی را در محلی بنام مرج عذرا به شهادت رساند. مقبره وی در شام است. جندب از بزرگان شیعه و امیر قبیله بزرگ بنی کنده است. وی قبل از ملاقات امام و لشکر حر به امام(علیه السلام) پیوست.






تاریخ : چهارشنبه 94/7/22 | 4:31 عصر | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()

عبدالله ابن علی ابن ابیطالب(علیه السلام): مادرش ام البنین(سلام الله علیها)  است و در کربلا 25 سال داشته است

عثمان ابن علی ابن ابیطالب(علیه السلام): مادرش ام البنین(سلام الله علیها) است و در کربلا 23 سال داشته است

جعفر ابن علی ابن ابیطالب(علیه السلام): مادرش ام البنین(سلام الله علیها) است و در کربلا 21 سال داشته است

ابوبکر یا عبدالله ابن علی ابن ابیطالب(علیه السلام): کنیه اش ابوبکر و نام مادرش لیلی دختر مسعود ابن خالد ابن مالک است و در کربلا 25 ساله بوده است.

محمد ابن علی ابن ابیطالب(علیه السلام): بعضی مادر او را اسماء بنت عمیس می دانند.(اسماء همسر جعفر ابن ابیطالب بوده و بعد از شهادت جعفر ابن ابطالب با ابوبکر ازدواج نمود که حاصل این ازدواج محمد ابن ابی بکر است. و بعد از وفات ابوبکر با امام علی(علیه السلام) ازدواج نمود.) وی در کربلا 22 سال داشته است.

عباس اصغر ابن ابن ابیطالب(علیه السلام): نام مادرش صهبا است. صورت او همچون ماه شب چهارده زیبا و نورانی بود. هنوز محاسن نداشت اما در پیشانیش آثار سجده نمایان بود. (لذا رقیه همسر مسلم ابن عقیل با عباس اصغر خواهر و برادر تنی و از یک مادر هستند)

ابراهیم ابن علی ابن ابیطالب(علیه السلام): در کربلا 20 ساله بود.

مورخین(با حفظ اختلاف) 18 نفر از شهدای کربلا را از فرزندان امام علی(علیه السلام) دانسته اند.

فرزندان اناث امام علی(علیه السلام):

زینب (علیها سلام): معروف به فاطمه صغری در کربلا 55 ساله بوند و در سن 56 سالگی در غم شهادت امام حسین(علیه السلام) رحلت کردند. زینب(علیها سلام) عقیله، مستجاب الدعوه، فصیح، عارف، عفیفه، مدافع ولایت، مفسر قرآن فهیمه غیر مفهمه و عالمه غیر معلمه و عابده آل علی و از خاندان نبوت است. او همسر عبدالله ابن جعفر طیار است (جعفر طیار در واقعه عاشورا حضور نداشت اما به فرزندانش دستور داد چنان که دائیتان وارد جنگ شد جان خود را فدای او کنید. هنگامی که خبر شهادت فرزندانش به او رسید گفت: تنها چیزی که مرا آرام می کند شهادت فرزندانم در راه امام(علیه سلام) است. عبدالله بر اثر دعای پیامبر(صل الله علیه و آله) بسیار ثروتمند بود تا جائی که به دولت وام می داد. وی در جنگ های امام علی(علیه سلام) جزء فرماندهان بود. عبدالله در عاشورای 61ه.ق 70ساله بود.)

ام کلثوم(علیها سلام): ام کلثوم کنیه حضرت زینب نیز هست. اما ام کلثوم نام این شهیده است نه کنیه ایشان. کنیه ایشان زینب صغری است. مادرش فاطمه(علیها سلام) است. او متولد سال 6ه.ق است و همسرش عون ابن جعفر طیار است. عون فرزند جعفر و اسماء بنت عمیس است (اسماء بنت عمیس همان است که در غسل زهرا(علیها سلام) حضور داشت) و در کربلا در سن 57 سالگی به شهادت رسید.

افراد زیادی از محققان اهل سنت با اسناد تاریخی، گفته‎اند که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) دختری به نام “ام کلثوم(علیها سلام)” داشته است و خلیفه دوم ایشان را از حضرت علی(علیه السلام) خواستگاری نیز کرد ولی حضرت قبول نکردند؛ از جمله: «انصاب الاشراف؛ بلاذری»، «البدء و التاریخ؛ مقدسی»، «تاریخ الائمه؛ ابن ابی التلج»، «الموطأ؛ مالک»، «السنن؛ بیهقی»، «سیر اعلام النبلا؛ ذهبی»، «الذریه الطاهره؛ دولابی»، «دلایل الامامه؛ طبری»، «مناقب آل ابیطالب؛ ابن شهراشوب»، «معارف؛ ابن قطیبه»، «کفایه الطالب؛ گنجی شافعی».

لذا برخی از مولوی های حال حاضر اهل سنت هم قبول دارند که مطلب ازدواج او با حضرت ام کلثوم(علیها سلام) دروغ است.

«ابن سعد» هم در کتاب “طبقات” جلد سوم صفحه 183 و «ابن هشام» در کتاب “السیره النبویه” جلد سوم صفحه 791 و “تاریخ طبری” جلد سوم صفحه 269 آورده‎اند که خلیفه دوم 14 همسر داشته است که یکی از آنها «ام کلثوم بنت جرول خذاعی» بود. پس ایشان زنی به نام ام‎کلثوم داشته ولی نه «ام کلثوم بنت فاطمه الزهراء(سلام الله علیها).

حضرت ام کلثوم(علیها سلام) پس از واقعه هولناک کربلا، دوش به دوش حضرت زینب(علیها سلام) بود. ایشان هم بارها و بارها در طول مسیر خطبه خواند؛ در “کوفه”، “بعلبک”، “سیبور”، “نصیبیین” و چهل منزلی که رفتند سخنان ایشان وجود دارد. همچنین ایشان در ورود به دروازه شام و ماجرای تازیانه و مطالب دیگر حضور داشت.

خطبه ای که ام کلثوم(علیها سلام) در کوفه خواند غوغایی به پا کرد. وقتی دیدند مردم کوفه نان و خرما در میان بچه ها تقسیم کردند حضرت آمدند از دهان بچه ها نان و خرما را بیرون کشید و گفتند: مگر ما را نمی‎شناسید؟ مگر نمی‎دانید صدقه بر ما حرام است؟

قافله وقتی در اربعین به کربلا بر‏گشت حضرت زینب(علیها سلام) در کنار قبر برادر آنقدر ناله ‎کرد و لطمه زد که از حال رفت. حضرت ام کلثوم(علیها سلام) نیز به همین شکل. حضرت زینب(علیها سلام) روضه ‎خواند و لطمه ‎زد و از هوش ‎رفت؛ سپس حضرت ام کلثوم(علیها سلام) بر‎خاست و روضه ‎خواند و از حال ‎رفت. یعنی در همه وقایع پا به پای حضرت زینب(علیها سلام) بود.

حضرت ام کلثوم(علیها سلام) همه جا احترام حضرت زینب(علیها سلام) را نگه داشت و قبل از ایشان قدم بر نداشت و حتی قبل از ایشان صحبت نکرد؛ اما هر جا که حضرت زینب(علیها سلام) از حال می‎رود، ایشان ادامه می‎دهند.

سخنرانی هایش دارای فصاحت و بلاغت نه به مانند خواهر ولی در حد خواهر بوده است. در کتاب “بلاغات النساء” کلمات این اولیا مخدره را آورده است.

در کتاب “ریاحین الشریعه” جلد سوم صفحه 256 آمده که حضرت ام کلثوم(علیها سلام) به دلیل اینکه صبری که خداوند به حضرت زینب(علیها سلام) عطا کرده بود را نداشت چهار ماه پس از بازگشت از سفر کربلا به مدینه، مورخ 29/جمادی الثانی/61ه.ق دق کرد و در واقع بر اثر شدت تألمات به شهادت رسید.

 3) شهدا از فرزندان امام حسن(علیه السلام) در کربلا:

امام حسن(علیه السلام) 15فرزند داشت که 5 نفر از آنان در کربلا به شهادت رسیدند.

حسن ابن حسن(علیه السلام): مشهور به حسن مثنی است. مادر وى، خوله، دختر منظور ابن ریان النزاری است. وی بعد از کشتن 17 نفر و زخمی نمودن 18 نفر دست راستش قطع شد و به اسارت دشمن در آمد. یکى از سربازان عمر بن سعد به نام ابى‏حسان اسماء بن خارجه خزارى، که از بستگان مادرش نیز بود، او را از اسارت دشمن نجات داده و در منزل خویش در کوفه به مداواى وى همت گماشت و پس از بهبودى، او را به مدینه روانه کرد. بعد از بازگشت اسراى کربلا به مدینه، حسن مثنّى همچنان با همسر فداکارش فاطمه بنت الحسین زندگى مى‏کرد تا اینکه به دستور عبدالملک بن مروان از خلفاى اموى مسموم گردیده و در 35 سالگى به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون شد.

ابوبکر ابن حسن(علیه السلام): نام مادرش نفیله است لذا او برادر تنی قاسم و عبدالله ابن حسن(علیه السلام) است و بعید نیست که از قاسم بزرگتر بوده باشد. او همسر سکینه بنت الحسین(علیه السلام) است و در کربلا با تیر سه شعبه شهید شد.

قاسم ابن الحسن(علیه السلام): مادرش نفیله است و در کربلا حداکثر 16ساله بود. او بسیار شجاع بود و در کرببلا با هزار نفر جنگید.

قاسم در شب عاشورا از شهادت خود سوال کرد امام حسین(علیه السلام) فرمود: «کیف الموت عندک؟ گفت: احلی من العسل». امام فرمود: آری شهید خواهی شد بعد از این که بلای عظیمی به تو برسد (ظاهرا چون زره و کلاه خود نداشت شهادتش فجیع بود). و بعد امام(علیه السلام) فرمود: حتی آن نوزاد(علی اصغر) در خیمه نیز شهید خواهد شد.

عبدالله ابن الحسن(علیه السلام): نام مادرش نفیله است. او در کربلا 10ساله بوده است و در آغوش امام حسین(علیه السلام) در آخرین لحظات عمر شریف امام به شهادت رسید.

عبدالله ابن عبدالله ابن حسن(علیه السلام): از دیگر شهدای این خاندان است.

4) شهدا از خاندان جعفر ابن ابیطالب(علیه السلام):

عون ابن عبدالله ابن جعفر طیار(علیه السلام): او فرزند حضرت زینب(علیها سلام) است. در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السّلامُ عَلی عَون بن عَبدالله بنِ جَعفرٍ الطّیار.» در زیارت ناحیه، از او با عناوین هم پیمان ایمان، نصیحت کننده به سوی پروردگار و همتای مثانی و قرآن یاد شده و قاتل او مورد لعن خداوند قرار گرفته است.

او در رجز خود می خواند: اگر مرا نمی‌شناسید، پس من پسر جعفر، شهیدی راستین در بهشت تابان هستم؛ او در آنجا با بالی سبزفام پرواز می‌کند، در محشر همین شرافت او را بس است

او با شمشیر به جنگ دشمن ‌رفت تا این که سی نفر سوار و هجده نفر پیاده را به قتل رسانید.

محمد ابن عبدالله ابن جعفر طیار (علیه السلام): او فرزند حضرت زینب(علیها سلام) است. برخی گفته اند او فرزند همسر دیگر عبدالله بنام خوضا است.

عبید الله ابن عبدالله ابن جعفر طیار(علیه السلام): فرزند خوضاء است.

قاسم ابن محمد ابن جعفر طیار(علیه السلام): مادر او، ام کلثوم دختر زینب کبری(علیها سلام) است.(در واقع نوه حضرت زینب است)

5) شهدا از خاندان مسلم ابن عقیل:

نام پدر: عقیل ابن ابیطالب/ نام مادر:  کنیزی بنام علیّه است که عقیل او را از شام خریداری نمود./ متولد: 11ه.ق یا 33ه.ق/ شهادت:  سال 61ه.ق؛ لذا در هنگام شهادت 28 ساله یا 50 ساله بوده است.

نسبتش با امام حسین(علیه السلام): پسر عمو

نسبتش با امام علی(علیه السلام): داماد امام است. او همسر رقیه دختر امام علی(علیه السلام) است. نام مادر رقیه، صهباء یکی از همسران امام علی(علیه السلام) است.

فرزندان مسلم(علیه السلام): 

عبدالله ابن مسلم بن عقیل(علیه السلام): مادرش رقیه دختر امام علی(سلام الله علیه) است. وی در کربلا 14 یا 26 ساله بوده است.

محمد ابن مسلم بن عقیل(علیه السلام): مادرش ام ولد بوده است. برخی نیز گویند مادرش رقیه بنت علی(سلام الله علیه) است و در کربلا 27 سال داشته است.

محمد و ابراهیم(علیه السلام): معروف به طفلان مسلم که یک سال بعد از شهادت امام حسین(سلام الله علیه) از زندان ابن زیاد فرار کردند و توسط یکی از کوفیان به شهادت رسیدند.

برادران مسلم ابن عقیل(علیه السلام):

جعفر ابن عقیل(علیه السلام): مادر او ام الثغر دختر عامر از بنی کلاب است.وی در کربلا 23 سال داشت. وی 15 نفر را کشت.

عبدالرحمن ابن عقیل(علیه السلام): مادر او ام ولد بوده است. وی با دختر امام علی(سلام الله علیه) بنام خدیجه ازدواج نمود. وی 17 نفر را کشت.

عبدالله ابن عقیل(علیه السلام): عبدالله بن عقیل که به «عبدالله اکبر» ملقب بود، روز عاشورا در سپاه امام حسین(علیه السلام) به میدان رفت و با سپاهیان عمر سعد مبارزه کرد، و سرانجام به دست «عثمان بن خالد» و مردی از قبیله همدان به شهادت رسید.

محمد ابن ابی سعید بن عقیل(علیه السلام): در کربلا پسر بچه ای است. مادرش ام ولد بود. چوبی به دست داشت و به چپ و راست سر می چرخاند. لقیط ابن ایاس جهنی از روی اسب خم شد و او را جلوی چشمان مادرش به دو نیم کرد.

ب) سایر شهدا از غیر بنی هاشم:

6) شهدا از سفیران امام حسین(علیه السلام):

مسلم ابن عقیل(علیه السلام): او در کوفه به شهادت رسید.

عبدالله ابن یَقطُر حِمیری: مادرش ام قیس ابن ذریح (پرستار امام حسن و امام حسین(علیه السلام) بوده). او جواب نامه مسلم را مبنی بر لبیک کوفیان می آورد که در قادسیه دستگیر شد. عبیدالله ابن زیاد به او گفت: بالای دارالاماره برو و به درغگو پسر دروغگو لعنت بفرست. او بالای دارالاماره رفت و گفت: ای مردم! من فرستاده حسین ابن فاطمه بنت رسول الله هستم تا او را علیه پسر مرجانه و پسر سمیه آن حرامزاده پسر حرامزاده یاری کنم.

پس او را از بالای دارالاماره پرت کردند؛ اسنخوان های او شکست و هنوز رمقی در بدن داشت که با کارد سر از تنش جدا کردند.

سلیمان ابن رَزین: از غلامان امام حسین(علیه السلام) و سفیر امام بسوی رؤسای پنجگانه بصره بود. منذر ابن جارود (پدر زن ابن زیاد) او را دستگیر و بسوی ابن زیاد فرستاد و او سلیمان را گردن زد.

قیس ابن مُسهّر صیداوی: امام(علیه السلام) توسط او نامه ای به سوی مسلم و مردم کوفه فرستاد. اما او را دستگیر کردند. ابن زیاد گفت: بالای منبر برو و بگو: من فرستاده دروغگو پسر دروغگو هستم. او بالای منبر رفت و گفت: ای مردم به درستی که حسین ابن علی(علیه السلام) بهترین خلق خداست و او پسر فاطمه دختر رسول الله است و من فرستاده او بسوی شما هستم لذا او را اجابت کنید. بر عبیدالله و پدرش لعنت و به حسین و علی(علیها السلام) درود فرستاد. پس او را از دارالاماره به پایین افکندند.

7) یاران شیدای امام حسین(علیه السلام):

*عبدالرحمن ابن عبد رب الانصاری الخزرجی: از صحابه رسول خدا و از یاران مخلص امام علی(علیه السلام) است. وی قرآن را نزد علی(علیه السلام) آموخت. او از مکه امام را همراهی نمود تا به فیض شهادت نائل آمد.

*نعیم ابن عجلان انصاری خزرجی: او همراه دو برادرش در جنگ صفین علی(علیه السلام) را همراهی نمود. وی از کوفه خود را به امام(علیه السلام) رساند.

*عمران ابن کعب ابن حارث الاشجعی: از وی فقط در زیارت ناحیه مقدسه اسم برده شده است.

*قاسط ابن زهیر ابن حرث تغلبی: او همراه با برادرش کردوس در کربلا به شهادت رسیدند. آنها صحابه امیرالمومنین(علیه السلام) هستند و امام علی و امام حسن(علیه السلام) را در جنگ های متعدد یاری کرده اند.

*کنانه ابن عتیق تغلبی: عابد و قاری و از شجاعان کوفه بود.

*زاهر ابن عمرو کندی: رزم آوری مشهور بود. او از محبان شناخته شده اهل بیت(علیهم السلام) بود. او علیه معاویه شورید و تا سال 60ه.ق فراری بود. او به حج رفت و از آنجا امام حسین(علیه السلام) را همراهی کرد.

*حارث ابن عمرو القیس کندی: جنگاور و اهل عبادت بود. وی به یاری ابن سعد آمده بود ولی وقتی دید او کلام امام را رد کرد به لشکر امام حسین(علیه السلام) پیوست.

*یزید ابن ثبیط عبدی بصری: او در قبیله خویش به مردی شریف شهرت داشت و از شیعیان علی(علیه السلام) بود. وی به همراه دو فرزند از ده فرزندش(عبدالله و عبیدالله) و اصحابش (عامر و غلامش و نیز سیف ابن مالک و ادهم ابن امیه) به مکه آمدند. او در مکه به دنبال امام می گشت و امام(علیه السلام) به دنبال او می گشت.تا بالاخره امام(علیه السلام) در خیمه او ایستاد تا او برگشت. وی در کربلا به شهادت رسید.

*عامر ابن مسلم عبدی بصری: وی از شیعیان بصره است که همراه غلامش سالم به همراهی یزید ابن ثبیط امام(علیه السلام) را از مکه تا کربلا همراهی کردند.

*سالم غلام عامر ابن مسلم عبدی: وی در حمله نخستین به شهادت رسید.

*سیف ابن مالک عبدی بصری: از شیعیان بصره است و در حمله نخستین شهید شد.

*حباب ابن عامر ابن کعب تیمی: از شیعیان کوفه بود.

*نُعمان ابن عمرو الرّاسبی: از اهالی کوفه و از اصحاب امیرالمومنین(علیه السلام) است. او با عمر ابن سعد به کربلا آمد. وقتی عمر ابن سعد پیشنهادات امام(علیه السلام) را رد کرد شبانه به امام پیوست.

*حُلاس ابن عمرو ازدی راسبی: برادر نُعمان است. او یار علی(علیه السلام) بوده و از مأموران نیرو انتظامی امام علی(علیه السلام) در کوفه بوده و همچون برادرش شبانه به سپاه امام حسین(علیه السلام) پیوست.

*عمار ابن ابی سلامه دالانی: از صحابه امام علی است و آن حضرت را در هر سه جهادش یاری نمود.

*جابر ابن حجاج: غلام عامر است. وی مردی شجاع و رزم آور بود.

*مسعود ابن حجاج: از شیعیان بنام، شجاع و رزم آور است. وی به همراه عمر ابن سعد به کربلا آمد و خود را به سپاه امام(علیه السلام) رساند.

*عبدالرحمن ابن مسعود ابن حجاج: فرزند مسعود است و از شیعیان شناخته شده کوفه.وی به همراه پدرش به خدمت امام رسیند.

*جبله ابن علی شیبانی: وی از شجاعان کوفه است. در بدو امر مسلم ابن عقیل را یاری نمود و سپس به یاری امام (علیه السلام) شتافت.

*عبید الله ابن یزید ثُبیط: وی اهل بصره است و همراه پدر زید و برادرش عبدالله به کربلا آمد.

*عبدالله ابن یزید ثبیط: از شیعیان بصره است.

*ادهم ابن اُمیه: از دیگر شهدای کربلا

*عمار ابن حسّان ابن شُریح طائی: از قبیله طی است.او شجاع و عاشق ولایت بود. از مکه تا کربلا امام(علیه السلام) را همراهی نمود. پدرش یاور امام علی(علیه السلام) در جنگ جمل و شهید صفین است.

*عمر ابن صبیعه ابن قیس ابن ثعلبه ضبُعی تیمی: او با ابن سعد از کوفه خارج شد و با جمعی در کربلا به امام پیوست.

*مسلم ابن کثیر اعرج ازدی: از یاران امام علی(علیه السلام) بوده. وی خود را از کوفه به امام حسین(علیه السلام) رساند.

*زهیر ابن سلیم: وی در شب عاشورا موفق شد خود را به امام(علیه السلام) برساند.

سعید سلام داده آرزو نموده که خداوند او را با شهدای کربلا محشور گرداند و از مقامات آنان برخوردار گرداند.

 






تاریخ : چهارشنبه 94/7/22 | 4:29 عصر | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()

نبرد کربلا

از ویکی‌پدیا، دانشنامه? آزاد

 

نبرد کربلا
Brooklyn Museum - Battle of Karbala - Abbas Al-Musavi - overall.jpg
نگاره‌ای از نبرد کربلا که توسط عباس الموسوی کشیده شده‌است.
تاریخ 10 محرم 61 هجری قمری برابر 20 مهر 59 و 10 اکتبر 680 میلادی
مکان کربلا
نتیجه پیروزی بنی‌امیه، آغاز قیام‌های هواخواهان اهل‌بیت
طرفهای درگیر
بنی‌امیه حسین بن علی و پیروانش
فرماندهان
*عمر بن سعد
*شمر بن ذی‌الجوشن
*عبیدالله بن زیاد
*حسین بن علی
*عباس بن علی
*حبیب بن مظاهر
*زهیر بن قین
*حر بن یزید ریاحی(در میان نبرد به سپاه حسین بن علی پیوست و در این جناح کشته شد.)
توان
30?000~20?000 بین 72 تا 145 تن

نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم 61 هجری قمری (20 مهر 59 خورشیدی[1] برابر 10 اکتبر 680 میلادی[2]) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا نیز معروف است. این نبرد میان سپاه کم تعداد حسین بن علی (نوه دختری پیامبر اسلام) و سپاه اعزامی از سوی یزید بن معاویه (دومین پادشاه دودمان اموی) در نزدیکی محلی به نام کربلا (در عراق کنونی) در گرفت. دلیل یزید بن معاویه برای جنگ، بیعت نکردن حسین بن علی با او بود. حسین بن علی (امام سوم شیعیان) نیز حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیر شرعی و غیرقانونی می دانست که بر خلاف پیمان صلح حسن بن علی و معاویه پسر ابوسفیان به شکلی مورثی به یزید اول رسیده بود.

حسین بن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با 4000 نفر در کربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسین بن علی و همراهانش بستند و در نهم محرم، شمر با 4000 نفر و نامه‌ای از طرف عبیدالله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر بن سعد دستور داده بود با حسین بن علی بجنگند و او را بکشد و اگر این کار از دست او برنمی‌آید، فرماندهی را به شمر واگذارد.

روز دهم محرم سپاهیان حسین بن علی و عمر سعد در مقابل هم قرار گرفتند. به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین 32 سواره نظام و 40 پیاده[3] و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده[4] بود. در مقابل او سپاه عمر بن سعد با حدود 30000 نفر قرار داشت.[5] جنگ آغاز شد و حسین و یارانش کشته شدند. پس از جان باختن حسین، سپاه عمر بن سعد سر 72 تن از لشکریان حسین به علاوه سر علی اصغر فرزند 6 ماهه او را جدا کرده و بر بالای نیزه‌ها گذاشتند و بر اجساد کشته شدگان اسب تاختند.[6]

خیمه‌ها تاراج و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسین بن علی به‌نام بجدل بن سلیم برای بدست‌آوردن انگشتر حسین بن علی، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد کشته‌شدگان کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد پس از سه روز توسط قوم بنی‌اسد دفن شدند.[7]

پس از رویداد کربلا تعدادی از زنان و کودکان وابسته به سپاه حسین بن علی، اسیر و زندانی شده و آنان را به شام محل زمامداری یزید بن معاویه فرستادند. از دیدگاه مسلمانان کشته شدگان در نبرد کربلا شهید تلقی می‌گردند. پس از این نبرد حسین بن علی ملقب به لقب سیدالشهداء (سرور و آقای همه شهیدان) گردید.

هر ساله شیعیان، علویان و بسیاری از سنیان در 10 روز نخست ماه محرم هر سال با برگزاری مراسم‌های سوگواری از آن واقعه یاد می‌کنند. عزاداری‌ها با رسیدن روز دهم (عاشورا) به اوج خود می‌رسد.

هر چند به لحاظ نظامی ابعاد این نبرد بزرگ نبوده‌است اما اثر اعتقادی و سیاسی بزرگی داشته‌است. نبرد کربلا یک واقعه تاریخی و اساسی در سنت و رسم شیعیان و تاریخ این مذهب محسوب می‌گردد. این درگیری هر ساله و به تناوب با برگزاری یادمان‌ها و عزاداری‌ها روایت و حکایت می‌شود. این رویداد از یک سو سبب تضعیف مشروعت سیاسی حکومت بنی امیه شده‌است. به طوری که پس از آن قیام‌های فراوانی با شعار خونخواهی حسین بر ضد آن حکومت رخ داد و در نهایت منجر به سقوط آن شد. از سوی دیگر نقشی چشمگیر بر هویت اجتماعی و اعتقادی شیعیان طی سده‌های بعد تا به امروز داشته‌است.

شیعیان معتقد هستند فداکاری حسین بن علی و رسالت نبرد کربلا به فرمان الهی بوده است و این رخداد تاریخی را لازمه بیدار شدن و آگاه شدن امت اسلامی و توقف غصب خلافت مسلمین به وسیله یزید می‌دانند.

محتویات

  • 1 پیش‌زمینه
  • 2 سپاه یزید
  • 3 سپاه حسین بن علی
  • 4 روز نبرد
  • 5 کشته‌شدن حسین بن علی
  • 6 پس از نبرد
  • 7 جستارهای وابسته
  • 8 پانویس
  • 9 منابع

پیش‌زمینه

حسین بن علی هنگام زمام‌داری پدرش، او را در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال 50 هجری قمری هنگام کشته‌شدن برادرش حسن بن علی، معاویه حدود 10 سال به‌عنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با حسن، طبق بند دوم صلح‌نامه معاویه نمی‌بایست برای خود جانشینی انتخاب کند.[8]

به روایت سلیم پسر قیس یک سال پیش از مرگ معاویه در حج سال 59 هجری قمری حسین بنی هاشم، دویست نفر از اصحاب پیامبر و پانصد نفر از تابعان را در مِنی در خیمه خود گرد آورد. احادیث پیامبر مشتمل بر نصب علی به خلافت در غدیر خم و شأن و جایگاه اهل بیت را به یادشان آورد و آنان بر آن اقرار کردند و نیز از معاویه و ستمش انتقاد کرد. سپس با آنان پیمان بست که این مطالب را به خاندان و قبایل خود برسانند. [9]

معاویه در نیمه رجب سال 60 هجری قمری مرد و پسرش یزید را به جانشینی برگزید. حسین بن علی از همان نخست بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامه‌ای به حاکم ولید پسر عتبه حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین بن علی، عبدالله پسر عمر و عبدالله پسر زبیر برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر به بیعت نشدند آنها را بکشد. حاکم مدینه در اجرای فرمان سستی کرد و یزید عمرو پسر سعید پسر عاص را به جایش گماشت.[10] حسین که حاضر به بیعت با یزید نبود با خانواده خود شب بیست و هشت رجب از مدینه به مکه رفتند.

در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده‌بودند نامه‌های زیادی برای حسین بن علی نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین بن علی نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از سوی یزید به حکومت کوفه گمارده شده‌بود و مردم کوفه را تهدید کرده‌بود، مسلم را تنها گذاشتند.[نیازمند منبع] عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر کرد و کشت. حسین با خانواده و یاران خود به‌سمت کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمان‌شکنی مردم کوفه و کشته‌شدن مسلم را آوردند.

عبیداللّه که بر اوضاع کوفه مسلط شده‌بود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیرکردن حسین بن علی و همراهانش فرستاد و سپس عمر بن سعد را با 30?000 نفر[11] به کربلا فرستاد. این امر موجب شد تا شمار زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند و تنها نزدیک به 70 تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده داده‌بود که اگر حسین بن علی را بکشد، او را فرمانده ری خواهد کرد؛ اما پس از این ماجرا این کار را نکرد.

سپاه یزید

تعداد سپاهیانی که ابن زیاد برای جنگ با حسین گسیل کرد در منابع مختلف گزارش شده‌است. این تعداد دست کم 4000 نفر و در برخی گزارش‌ها تا 80000 نفر برآورد است. اما مشهورترین تخمین حدود 30000 نفر است. طبق تحقیق سیدمجید پورطباطبایی[12] ترکیب سپاه به شرح ذیل بوده‌است:

1ـ 4?000 نفر به فرماندهی عمر بن سعد

2ـ 4?000 نفر به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن

3ـ 1?000 نفر به فرماندهی حربن یزید ریاحی

4ـ 2?000 نفر به فرماندهی یزید بن رکاب کلبی

5ـ 4?000 نفر به فرماندهی حصین بن نمیر تمیمی

6ـ 3?000 نفر به فرماندهی مغایر بن رهینه مازنی

7ـ 2?000 نفر به فرماندهی نصر بن حرشه

8ـ 3?000 نفر به فرماندهی کعب بن طلعه

9ـ 1?000 نفر به فرماندهی شبث بن ربعی

10ـ 1?000 نفر به فرماندهی حجّار بن ابجر

11ـ 4?000 نفر به فرماندهی عمر و بن حجاج زبیدی

12ـ 1?000 نفر به فرماندهی یزید بن الحرث بن رویم

13ـ 500 تیراندازان همراه حصین

14ـ 500 نفر به فرماندهی عزرة بن قیس

جمع کل: 31?000 نفر

 

سپاه حسین بن علی

نوشتار اصلی: فهرست کشته‌شدگان واقعه کربلا

به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین 32 سواره نظام و 40 پیاده[13] و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده[14] بود.

حسین زهیر بن قین را به فرماندهی جناح راست و حبیب بن مظاهر را به فرماندهی جناح چپ گماشت. میانه سپاه را نیز به برادرش عباس سپرد.

روز نبرد

بنا بر نقل سید بن طاووس، در کتاب لهوف، صبح عاشورا ابتدا حسین بریر پسر خضیر از زاهدان نامدار کوفه را جهت موعظه جانب لشکر عمر سعد فرستاد، ولی آنان اعتنا نکردند. سپس خود به نزد آنان رفت تا اتمام حجت کند. او گفت مرا بین دو چیز مخیر کرده اند. یا بجنگم و یا ذلت پذیرم و با یزید بیعت کنم، ولی ذلت از ما دور است. لذا با شما می جنگم. [15]

سپس سپاه عمر سعد جنگ را آغاز کرد. این حمله با تیراندازی عمر سعد به طرف اردوگاه حسین بن علی آغاز شد.[16] شمر هم به نیروهای خود دستور داد که حمله‌ای گروهی بکنند و سپاه حسین را نابود کنند. همه گردان‌های سپاه کوفه در این حمله شرکت داشتند. یاران حسین هم در مقابل این هجوم تلاش کردند که از خود دفاع کنند[نیازمند منبع] و نیمی از یاران او (غیر از بنی هاشم) در این حمله نخست کشته شدند. شمار کشته‌شدگان این حمله را 41 تن گفته‌اند. شماری از آنان (غیر از 10 نفر از غلامان حسین و دودمانش و 2 تن از غلامان علی)، عبارت‌اند از:

نعیم بن عجلان، عمران بن کعب، حنظله، قاسط، کنانه، عمرو بن مشیعه، ضرغامه، عامربن مسلم، سیف بن مالک، عبدالرحمان درجی، مجمع عائذی، حباب بن حارث، عمرو جندعی، حلاس بن عمرو، سوار بن ابی عمیر، عمار بن ابی سلامه، نعمان بن عمر، زاهر بن‌عمر، جبلة بن علی، مسعود بن حجاج، عبدالله بن عروه، زهیر بن سلیم، عبدالله و عبیدالله پسران زید بصری.

جنگ گروهی و تن به تن تا نماز ظهر ادامه یافت. هنگام نماز حسین به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی دستور داد با نیمی از یاران در مقابل او صف بکشند تا بتواند به نماز بایستد. دشمن در هنگام نماز آنها را تیرباران کرد. سعید بدن خود را سپر قرار داد و به شهادت رسید. [17]

صبح روز دهم محرم، حسین لشکریانش را که 30 اسب سوار و 42 پیاده بودند را آماده کرد. سمت چپ سپاه را به حبیب بن مظاهر، سمت راست را به زهیر بن قین و قلب را به عباس سپرد. وی همچنین دستور داد که دور تا دور خیمه‌ها، هیزم جمع آوری کنند و هیزمها را آتش بزنند. خود نیز به خیمه‌ای که قبلاً آماده کرده بود رفت و خود را معطر به مشک نمود و صورتش را اصلاح کرد. سپس در حالی که سوار بر اسب بود و قرآنی به دست داشت، مناجاتی زیبا با خداوند نموده و با مردم کوفه نیز سخن نمود و گفت که خدا ولی اوست و دین را محافظت خواهد کرد. به مردم سخنان محمد که وی و حسن را سرور جوانان بهشت خوانده بود و جایگاه خانواده اش را یادآوری نموده و از آنان خواست تا فکر کنند که آیا کشتن وی، امری مشروع است؟ سپس مردم کوفه را به خاطر اینکه پیشتر از وی خواسته بودند تا پیششان بیاید، سرزنش نمود و درخواست کرد تا اجازه دهند وی به یکی از سرزمینهای اسلامی برود که در آنجا امنیتش تامین باشد. اما دوباره به وی گفته شد که اول از همه باید تسلیم یزید گردد. حسین در پاسخ گفت که هیچگاه خودش را همانند یک برده تسلیم نمی‌کند. حسین از اسب پیاده شد و دستور داد تا مهار اسب را ببندند به نشانه? اینکه هرگز از معرکه جنگ فرار نخواهد کرد.[18]حر بن یزید بن ریاحی تحت تاثیر قرار گرفت و به سپاه حسین رفت و کوفیان را به خاطر خیانت به حسین سرزنش کرد که البته تاثیری بر روی آنان به وجود نیامد و سر انجام حر در میدان نبرد کشته شد. حسین به اتکای یارانش تا موقعی که تمامی یارانش کشته نشده بودند، وارد جنگ نشد و نمی‌جنگید.[19]

زهیر بن قین از مردم کوفه خواست که به حرف حسین گوش داده و وی را نکشند. اما آنها با دشنام و تهدید پاسخ وی را دادند و شروع به تیراندازی نمودند. جنگ شروع شد. بال راست سپاه کوفه به فرماندهی عمرو بن حجاج حمله برد اما با مقاومت لشکر حسین مواجه شده و عقب نشست. عمرو دستور داد که لشکرش تن به نبردهای تن به تن درنداده و تنها از دور اقدام به تیر اندازی کنند. بال راست سپاه کوفه به رهبری شمر بن ذی الجوشن حمله و محاصره‌ای بی نتیجه انجام داد و فرمانده سواران سپاه، از ابن سعد خواست که پیاده نظام و کمانداران را به کمک وی بفرستد. شبث بن ربیع که قبلاً از حامیان علی بود، حال در لشکر کوفه و تحت امر پیاده نظام ابن زیاد بود. وقتی به وی فرمان حمله داده شد، آشکارا گفت که هیچ میلی به انجام این کار ندارد و سواره نظام و 500 کماندار این کار را انجام دادند. سواران لشکر حسین که پاهای اسبانشان قطع شده بود مجبور به پیاده جنگیدن شدند. حسین و هاشمیان تنها از جلو می‌توانستند پیش روی داشته باشند و ابن سعد دستور داد که لشکریانش از همه جهات به سمت خیمه‌های حسین رفته تا آنها را خلع سلاح کنند. اما برخی از حامیان حسین که در خیمه‌ها خوابیده بودند با آنها سرسختانه جنگیده و مقاومت کردند. ابن سعد دستور داد که خیمه‌ها را آتش بزنند. قبلاً حسین دستور داده بود که دور تا دور خیمه‌ها آتش زده شود تا از ورود سپاهیان عمر بن سعد جلوگیری شود. شمر به سمت خیمه‌های زنان حسین پیش روی نمود و می‌خواست خیمه‌ها را بسوزاند که همراهانش وی را سرزنش نمودند که شرمگین شد و از این کار منصرف گردید.[18] در یک حمله، سپاهیان ابن زیاد، خیمه های حسین را آتش زدند که این آتش مانع از پیش روی سپاهیان ابن زیاد گردید.[19]

در ظهر، حسین و یارانش نماز ظهر را به صورت نماز خوف به جا آوردند. بعد از ظهر، سپاهیان حسین، به شدت تحت محاصره قرار گرفتند. سربازان حسین پیش رویش کشته می‌شدند و کشتار هاشمیان که تا به حال راهشان برای ترک میدان جنگ باز بود نیز شروع گردید. اولین هاشمی ای که کشته شد علی اکبر پسر حسین بود. سپس پسران مسلم بن عقیل، پسران عبدالله بن جعفر، پسران عقیل و قاسم بن حسن کشته شدند. قاسم جوان و زیبا بود و به شدت زخمی شده و از عمویش حسین درخواست یاری کرد. حسین خشمگینانه برجست و با شمشیرش ضارب قاسم را ضربتی زد. آن شخص زیر سم اسبهای سپاهیان ابن زیاد افتاده و لگد مال شد. وقتی گرد و غبار ناشی از سم اسبها کنار رفت، حسین پدیدار شد در حالی که بدن قاسم را در آغوش داشت و به قاتلینش لعنت می‌فرستاد. حسین جسم بی جان قاسم را به خیمه‌هایش برد و در کنار دیگر قربانیان قرار داد.[18]

جزئیات کشته شدن عباس در طبری و بلاذری نیامده‌است. تنها به این اشاره شده که حسین که تشنگی بر وی غالب گردیده بود، از عباس خواست تا به فرات رفته و آب بیاورد. عباس با ممانعت لشکریان ابن زیاد روبرو گردید و از خداوند درخواست کرد که لشکریان ابن زیاد را که مانع از رساندن آب به وی می‌شوند را از تشنگی بمیراند و دعایش مستجاب گردید. عباس از ناحیه دهان و فک ضربت خورد. او خونی که از این دو ناحیه جاری شد را در کف دستانش جمع کرد و به آسمان پاشید و به درگاه خداوند به خاطر مصائبی که بر حسین فرود آمده بود، شکایت کرد. باید روایات دقیقی در مورد کشته شدن عباس در کربلا وجود داشته باشد که شیخ مفید به آنها اشاره کرده و می‌گوید که حسین و عباس در کنار هم در کنار رودخانه فرات پیش روی نموده اما عباس از حسین جدا شده و توسط دشمن محاصره گردیده و شجاعانه جنگید و در مکانی که امروز مزارش در آنجا است کشته شد.[18]

در این هنگام سپاهیان ابن زیاد به حسین بسیار نزدیک شده بودند اما کسی جرات نمی‌کرد به سوی حسین دست دراز کند. تا اینکه مالک بن نسیر کندی ضربتی به سر حسین زد و کلاه‌خودش از خون سرش پر گردید. حسین کلاه خودش را عوض نموده و سرش را با عمامه بست. مرد کندی کلاه دریده را غارت نمود. اما این سودی به حالش نکرد. چرا که بعد از آن پیوسته فقیر بود و با خواری زندگی می‌کرد. بخش حزن انگیز دیگر این لحظات، کشته شدن طفلی است که حسین وی را بر زانوانش قرار داده بود. بر طبق یعقوبی، این طفل، نوزاد بود. تیری گردن طفل را درید و حسین خون طفل را در کف دستانش جمع نمود و به آسمان پاشید و خشم خدا را از قوم پیرو شیطان خواستار گردید.[18]

شمر با سپاهی به سمت حسین رفت، اما جرات ننمود به وی حمله کند و تنها درگیری لفظی بین آن دو شکل گرفت. حسین آماده جنگ شد. باید توجه داشت که حسین در آن زمان 55 سال سن داشت و به اقتضای سنش نمی‌توانست مداوم بجنگد. به نقل از بسیاری از روایات ، عبدالله بن حسن بن علی (برادر زاده حسین) خود را سر راه حسین قرار داد و هر چه حسین و زینب به وی می‌گفتند که به خیمه‌ها برگردد، گوش نمی‌کرد. عاقبت دست عبدالله بر اثر ضربت شمشیر قطع شد و حسین به وی وعده بهشت داد و سعی در تسکین درد برادرزاده اش داشت. از یاران حسین، 3 یا 4 تن بیشتر نمانده بودند و حسین به سپاهیان ابن زیاد حمله برد. حسین چون بیم داشت که پس از مرگش عریان در صحرا رها شود، چندین جامه پوشیده بود. اما بعد از کشته شدنش تمامی آن لباس‌ها را غارت نموده و بدنش عریان در صحرای کربلا رها شد. ابن سعد ظاهر گردید و زینب به او گفت: حسین دارد کشته می‌شود و تو تنها تماشا می‌کنی. ابن سعد اشکهایش با شنیدن این سخن جاری گشت. حسین شجاعانه می‌جنگید و یعقوبی و چند منبع شیعی دیگر می‌گویند که دهها تن را کشت.حسین وقتی به طرف فرات می رفت تا آب بیارد، تیری به چانه اش یا گلویش خورد.[19] سرانجام حسین از ناحیه سر و بازو آسیب دیده و بر صورت به زمین افتاد. به خولی بن یزید اصبحی دستور داده شد که سر حسین را از بدن جدا کند، اما وی متزلزل شد و نتوانست این کار را بکند. از همین رو، سنان بن انس عمرو نخعی بعد از اینکه ضربتی دیگر به حسین زد، سر وی را از بدن جدا نمود. سنان سر حسین را به خولی داده و خولی سر را پیش ابن زیاد برد.[18]

نبرد به پایان رسید و سربازان ابن زیاد رو به غارت آوردند. لباس‌های حسین، شمشیر و اثاثیه اش، کفشها و روپوش یمانی اش همگی غارت گردیدند. همچنین زیورآلات و چادر زنان نیز غارت گردید. زین العابدین علی بن حسین که بیمار بود در یکی از خیمه‌ها بود و شمر می‌خواست او را بکشد. اما ابن سعد مانع شد و اجازه نداد کسی به خیمه? وی وارد شود. صفوف عزاداران حسین به خاطر وجود علی بن حسین است و نام «شهدای کربلا و طف» با نام وی عجین شده‌است. 72 تن یاران حسین که 17 تن از آنان هاشمی بودند و بر طبق محسن الامین، از لشکریان ابن زیاد 88 تن کشته شدند. حر بن زیاد ریاحی، 40 نفر و بریر بن خضیر 30 نفر، نافع 12 یا 13 نفر و حسین تعداد زیادی از لشکریان ابن زیاد را کشتند.[18]

کشته‌شدن حسین بن علی

عمر بن سعد دستور داد تا حسین بن علی و همراهانش را محاصره کنند و آب را به روی آنان ببندند. سرانجام حسین بن علی در روز عاشورا، 10 محرم سال 61 در کربلا کشته شد و همه? خیمه‌های خانواده و یارانش رابه آتش کشیدند.سپس بعد از کشته شدن تمامی یاران حسین بن علی تمامی سر های آنان به جز علی اصغر و حر را از بدنشان جدا کردند و بر نیزه کردند و به شام فرستادند زن ها و بچه ها را به اسارت در آمدند و تمامی اجساد را در صحرای کربلا رها کردند تا پس از سه روز توسط قبیله بنی اسد دفن شدند

پس از نبرد

پس از کشته‌شدن یاران و خانواده حسین بن علی در واقعه کربلا، عمر بن سعد دستور داد تا سرهای آنان را ببرند. پس از آن، سرها را بین قبایل قسمت نمود[نیازمند منبع] تا آنان بدین وسیله به ابن زیاد نزدیک‌تر شوند. قبیله کنده به ریاست قیس بن اشعث کندی 13 سر، قبیله هوازن به ریاست شمر بن ذی الجوشن 12 سر، تمیم 7 سر و بنی اسد 16 سر بر نیزه کردند و در مجموع با 71 سر بریده وارد کوفه شدند.[نیازمند منبع]

هنگام طلوع آفتاب سرهای کشته‌شدگان و کاروان اسیران از باب‌الساعات وارد مسجد اموی شد. آنگاه به دستور یزید، تمامی سرها تا 3 روز بر دروازه‌های شهر و مسجد اموی آویزان گردید. علی پسر حسین پس از گذشت چهل روز (در روز اربعین) موافقت یزید را گرفت تا سرها را به بدن‌ها ملحق کند و سر حسین و دیگر کشته‌شدگان را به کربلا برد و به اجسادشان ملحق کرد.

در عین حال چند سر را در باب‌الصغیر به خاک سپردند، که عبارت‌اند از:[نیازمند منبع]

  1. سر ابوالفضل العباس
  2. سر علی‌اکبر
  3. سر حبیب بن مظاهر





تاریخ : چهارشنبه 94/7/22 | 4:27 عصر | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()

دانلود مداحی های زیبا از جواد موقدم حتما دانلود کنید

 

فایل اولجواد مقدم






تاریخ : چهارشنبه 94/7/22 | 3:12 عصر | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()

 فروش ویژه تی شرت محرم (طرح عرشیان)



تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی. با کیفیت استثنایی و چاپ عالی برای اولین بار در ایران.
تی شرت آستین بلند عرشیان، طرح ماه محرم امسال با طراحی متفاوت از دیگر طراحی های موجود در بازار ارائه شده. در این محصول از نشانه هایی مانند فرشتگان آسمانی کتیبه های سنتی و دیگر نشانه های عاشورایی استفاده شده که در کنار دو رنگ سفید و قرمز زیبایی خاصی را به کار بخشیده است. در طراحی این کار سعی شده از اسامی ائمه استفاده نشود (به علت مشکلاتی از قبیل شستشو،و دیگر آلودگی هایی که ممکن است موجب بی حرمتی به این اسامی با ارزش شود.) طراحی کار مزین به مصرع زیبای (خیمه ی دل بوی محرم گرفت) می باشد. جنس این تی شرت از پارچه پنبه است که به صورت Free Size ارائه شده است که امیدواریم مورد قبول و رضایت شما عزاداران حسینی قرار بگیرد.

 

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت: 28000 تومان

فروش ویژه تی شرت محرم طرح یا اباعبدالله



تی شرت محرم طرح یا اباعبدالله، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی. با کیفیت استثنایی و چاپ عالی، عرضه شده در سایز های S,M,L,XL برای اولین بار در ایران ...
تی شرت آستین بلند یا اباعبدالله، طرح ماه محرم امسال می باشد که با طراحی متفاوت از دیگر طراحی های موجود در بازار ارائه شده است. طراحی ظریف و خیره کننده آن که با رنگ قرمز و سفید انجام شده است بسیار چشم نواز است و همچنین وسط طرح با کلمه زیبای (یا اباعبدالله) مزین شده است. جنس این تی شرت از پارچه پنبه است که در سایز های S,M,L,XL ارائه شده است که شما هنگام ثبت سفارش می توانید سایز مورد نظر خود را انتخاب کنید. امیدواریم این محصول مورد قبول و رضایت شما عزاداران حسینی قرار بگیرد.

 

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت: 28000 تومان

فروش ویژه شال محرم طرح یا اباعبدالله



شال محرم طرح یا اباعبدالله، یک شال فوق العاده شیک و زیبا برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی. با کیفیت استثنایی و چاپ عالی با طراحی جدید برای اولین بار در ایران ...
شال یا اباعبدالله، طرح ماه محرم امسال می باشد که با طراحی متفاوت از دیگر طراحی های موجود در بازار ارائه شده است. طراحی ظریف و خیره کننده آن که با رنگ قرمز و سفید انجام شده است بسیار چشم نواز است و همچنین وسط طرح با کلمه زیبای (یا اباعبدالله) مزین شده است. جنس این شال از پارچه پلی استر بسیار با کیفیت است که امید است مورد قبول و رضایت شما عزاداران حسینی قرار بگیرد.

 

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت: 16500 تومان

حمام

احادیث این بخش با توجه به منابع ذکر شده در نرم افزار "جامع الاحادیث نور" بازبینی و به روز شده اند.

 

حدیث (1) امام على علیه‏ السلام :

نِعمَ البَیتُ الحَمّامُ تَذکُرُ فیهِ النّارَ وَ یَذهَبُ بِالدَّرَنِ؛


چه خوب جایگاهى است حمّام، یادآور دوزخ است و چرک را از میان مى‏ برد.

من لایحضره الفقیه ج 1، ص 115، ح 237






تاریخ : پنج شنبه 94/7/9 | 10:47 صبح | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()

 فروش ویژه تی شرت محرم (طرح عرشیان)



تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی. با کیفیت استثنایی و چاپ عالی برای اولین بار در ایران.
تی شرت آستین بلند عرشیان، طرح ماه محرم امسال با طراحی متفاوت از دیگر طراحی های موجود در بازار ارائه شده. در این محصول از نشانه هایی مانند فرشتگان آسمانی کتیبه های سنتی و دیگر نشانه های عاشورایی استفاده شده که در کنار دو رنگ سفید و قرمز زیبایی خاصی را به کار بخشیده است. در طراحی این کار سعی شده از اسامی ائمه استفاده نشود (به علت مشکلاتی از قبیل شستشو،و دیگر آلودگی هایی که ممکن است موجب بی حرمتی به این اسامی با ارزش شود.) طراحی کار مزین به مصرع زیبای (خیمه ی دل بوی محرم گرفت) می باشد. جنس این تی شرت از پارچه پنبه است که به صورت Free Size ارائه شده است که امیدواریم مورد قبول و رضایت شما عزاداران حسینی قرار بگیرد.

 

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت: 28000 تومان

فروش ویژه تی شرت محرم طرح یا اباعبدالله



تی شرت محرم طرح یا اباعبدالله، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی. با کیفیت استثنایی و چاپ عالی، عرضه شده در سایز های S,M,L,XL برای اولین بار در ایران ...
تی شرت آستین بلند یا اباعبدالله، طرح ماه محرم امسال می باشد که با طراحی متفاوت از دیگر طراحی های موجود در بازار ارائه شده است. طراحی ظریف و خیره کننده آن که با رنگ قرمز و سفید انجام شده است بسیار چشم نواز است و همچنین وسط طرح با کلمه زیبای (یا اباعبدالله) مزین شده است. جنس این تی شرت از پارچه پنبه است که در سایز های S,M,L,XL ارائه شده است که شما هنگام ثبت سفارش می توانید سایز مورد نظر خود را انتخاب کنید. امیدواریم این محصول مورد قبول و رضایت شما عزاداران حسینی قرار بگیرد.

 

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت: 28000 تومان

فروش ویژه شال محرم طرح یا اباعبدالله



شال محرم طرح یا اباعبدالله، یک شال فوق العاده شیک و زیبا برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی. با کیفیت استثنایی و چاپ عالی با طراحی جدید برای اولین بار در ایران ...
شال یا اباعبدالله، طرح ماه محرم امسال می باشد که با طراحی متفاوت از دیگر طراحی های موجود در بازار ارائه شده است. طراحی ظریف و خیره کننده آن که با رنگ قرمز و سفید انجام شده است بسیار چشم نواز است و همچنین وسط طرح با کلمه زیبای (یا اباعبدالله) مزین شده است. جنس این شال از پارچه پلی استر بسیار با کیفیت است که امید است مورد قبول و رضایت شما عزاداران حسینی قرار بگیرد.

 

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت: 16500 تومان

بانک احادیث موضوعی

بهترین مردم

احادیث این بخش با توجه به منابع ذکر شده در نرم افزار "جامع الاحادیث نور" بازبینی و به روز شده اند.

 

حدیث (1) امام علی (ع):

خَیرُ الناسِ مَن نَفَعَ النّاس؛

بهترین مردم کسی است که نفع رساننده مردم باشد.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 450 ، ح 10352

حدیث (2) پیامبر اکرم (ص):

اَعظَمُ الناسِ قَدراً مَن تَرَکَ مالاً یَعنِیه؛

ارجمندترین مردم کسى است که آن چه را که برایش سودى ندارد رها کند.

من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 395 - الامالى(صدوق) ص 21

حدیث (3) حضرت فاطمه (س):

خِیارُکم اَلیَنُکُم مَناکِبَهً وَ اَکرَمُهُم لِنِسائِهم؛

 

بهترین شما کسانى اند که با مردم نرم ترند و زنان خویش را بیشتر گرامى مى دارند.

عوالم العلوم ج 11 ، ص 909

حدیث (4) امام سجّاد (ع):

مَن عَمِلَ بما افتَرَضَ اللهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیر النَّاس؛

کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند از بهترین مردمان است.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 81

حدیث (5) امام علی (علیه السلام):

 لِلْمُتَّقِی ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ إِخْلَاصُ الْعَمَلِ وَ قَصْرُ الْأَمَلِ وَ اغْتِنَامُ الْمَهَل‏

پرهیزکار را سه نشانه است: اخلاص در عمل، کوتاهى آرزو و بهره گرفتن از فرصت‏ها.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 274 ، ح 5994






تاریخ : پنج شنبه 94/7/9 | 10:46 صبح | نویسنده : ahmadhoshangi | نظرات ()
   1   2   3   4   5   >>   >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.